چرا افراد با بالاتر رفتن سن، به دین گرایش پیدا میکنند؟جو آگویره/ ترجمه: عمادالدین حبیبی

۸ سپتامبر ۲۰۰۷
به تازگی در حالی که در مطب دکتر انتظار میکشیدم، مقالهای را با عنوان «زندگی پس از مرگ»[۱] در مجلهی ایایآرپی[۲] خواندم. هدف اصلی این مقاله بررسی باور مردم امریکا دربارهی زندگی پس از مرگ در نیمه دوم زندگیشان بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل ۱۰۱۱ نفر از افراد بالای ۵۰ سال میشد. به طور کلی نتایج نظرسنجی نشان داد که درصد بالایی از افراد به زندگی پس از مرگ باور دارند و روندی فزاینده از چند فرهنگی و ناسازگاری اعتقادی به چشم میخورد. بخشی از نتایج این پژوهش به شرح زیر است:
– ۷۳ درصد: باور به زندگی پس از مرگ
– ۸۶ درصد: باور به بهشت
– ۷۰ درصد: باور به جهنم
این مقاله، آماری از جامعهی جوانتر ارایه نکرد، اما به نظر میرسید تلویحا نشان میدهد که باورهای مذهبی با افزایش سن یا ثابت میمانند یا تقویت میشوند. آلن اف. سگال[۳]، استاد مطالعات دینی در کالج بارنارد[۴] و نویسندهی کتاب زندگی پس از مرگ: تاریخچه زندگی پس از مرگ در دین غربی[۵] مینویسند:
«در دهههای ۶۰ و ۷۰ میلادی این تصور وجود داشت که نسل آمریکاییهایی که در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدند، چندان مذهبی نیستند و اغلب سرگرم پیدا کردن شغل و تشکیل خانواده هستند. اما هنگامی که این نسل وارد دههی چهارم زندگی شدند، ]به دین[ بازگشتند. مطمئن نیستم بتوان آن را نوعی احیای دینی دانست، شاید فقط یک بازگشت ساده بوده است.»
هیوستون اسمیت[۶]، اندیشمند برجسته و نویسندهی کتاب ادیان جهان: سنتهای بزرگ حکمت ما[۷] نیز میگوید:
«اعتقاد به زندگی پس از مرگ در ۵۰ سال اخیر افزایش یافته است. روشنفکران دارند متوجه میشوند این باور که علم تنها مرجع حقیقت است، اشتباهی است که مدرنیته پدید آورده است.»
البته پیش از هر چیز باید یادآوری کنم: همان طور که همهی آشنایان با سازمان دلایلی برای باور[۸] میدانند، این نهاد در پژوهشهایش آشکارا رویکردی طرفدار علم دارد. حقیقت را میتوان هم در علم و هم در کتاب مقدس یافت، به شرط آن که هر دو به درستی فهمیده شوند. من در تلاش مداوم خود برای درک طبیعتگرایی و مقایسهی آن با جهانبینی مسیحی، مایلم دو پرسش را مطرح کنم. (و امیدوارم همکار طبیعتگرای من، مثل همیشه، پاسخی هوشمندانه به این پرسشها ارایه دهد.)
۱. چرا با افزایش سن، مردم بیشتر به دین گرایش پیدا میکنند؟ فرض بر این است که افراد با بالا رفتن سن، تحصیلات بیشتری کسب کرده و در نتیجه، به طور کلی آگاهتر و روشنفکرتر میشوند. بر اساس معیارهای امروزی، افرادی که در گروه سنی ۵۰ تا ۷۰ سال قرار دارند، باید در دوران اوج یا اواخر دوران اوج زندگی خود بهحساب آیند (البته با این ملاحظه که افت ذهنی گاهی در سالهای بسیار بعدتر بروز پیدا میکند). حال اگر طبیعتگرایی درست باشد، و اگر یکی از بزرگترین چالشهای بشر کمبود تحصیلات باشد، چرا تکامل طبیعی باید به چنین نتایجی بینجامد؟ یعنی به این نتیجه که هرچه افراد تحصیلکردهتر میشوند، شمار بیشتری از آنان دوباره به باورهای دینی روی میآورند؟ اگر پاسخ چیزی شبیه به نوعی «مکانیسم تکاملی مقابلهای» باشد –به این معنا که انسان برای آسودگی بیشتر در آستانهی مرگ، نیازمند خلق اعتقادی به زندگی پس از مرگ بوده است- در این صورت پرسش دومی را مطرح میکنم؛ پرسشی که کنث سمپلز[۹]، فیلسوف دلایلی برای باور به دفعات مطرح کرده است:
۲. اگر تکامل منجر به تولید باورهای نادرست شود، پس چهگونه میتوان به آن اعتماد کرد؟ به عبارت دیگر، اگر طبیعتگرایی درست باشد و تمام باورهای دینی -از جمله مسیحیت- که در نهایت باوری کاذب بهشمار میآید را پدید آورده باشد، چرا باید به جهانبینیای اعتماد کنیم که محصولش باورهای نادرست است؟ شما چه فکر میکنید؟
منبع:
[۱] https://www.aarpmagazine.org/people/life_after_death.html
AARP[۲]، ماهنامهی آمریکایی است که توسط انجمن بازنشستگان آمریکایی ( ای ای آرپی ) منتشر میشود و تمرکزش روی مسایل مربوط به سالخوردگی است. م
[۳] Alan F. Segal
[۴] Barnard college
[۵] Life after Death:A History of the Afterlife in Western Religion
[۶] Huston Smith
[۷] World’s Religions: Our Great Wisdom Traditions
[۸] م: Reasons To Believe یک سازمان غیرانتفاعی امریکایی طرفدار خلقتگرایی. این نام در متن اصلی به صورت مخفف “RTB” ذکر شده است.
[۹] Kenneth Samples