دلایل واقعی برای باور به ارادهی آزاد چه هستند؟دنیس اولری/ ترجمه: پگاه جمشیدی
ژوئن ۲۰۲۳
پیام کنون شلدون[۱]، استاد روانشناسی دانشگاه میسوری، به زیبایی در عنوان یکی از مقالاتش خلاصه شده است: «صرف نظر از اینکه انسان ها ارادهی آزاد دارند یا ندارند، تحقیقات روانشناختی نشان میدهد سودمند است که به گونهای عمل کنید که انگار ارادهی آزاد دارید.»[۲]
نویسندهی کتاب جبر آزادانه: آنچه روانشناسی جدیدِ نفس دربارهی چهگونگی زندگیکردن به ما میآموزد[۳]، به فیلسوفانی که میگویند ارادهی آزاد وجود ندارد پاسخ میدهد:
در تمام زندگیام با این سوال دست و پنجه نرم کردهام که آیا انسانها «ارادهی آزاد» دارند یا خیر. این پرسش تصمیم مرا در تبدیل شدنم به روانشناس سرعت بخشید و تا امروز هم الهامبخش تحقیقات من است، بهخصوص که این موضوع به انواع اهدافی که افراد برای خودشان تعیین میکنند و به تاثیر این اهداف در سعادت و خوشبختیشان مربوط میشود. من به این نتیجه رسیدهام که مردم واقعا دارای اراده آزاد هستند، حداقل زمانی که این اراده به عنوان توانایی انتخاب منطقی از میان احتمالات عملی که خودمان فکر میکنیم تعریف میشود . . . صرف نظر از اینکه چه کسی در این بحث درست میگوید، کار من، من را به نتیجه دومی رسانده است که آن را حتی مهمتر از داشتن یا نداشتن اراده میدانم. نتیجه دوم من این است که اعتقاد به ظرفیت خودمان برای انتخاب، برای سلامت روان ما حیاتی است. حداقل، این باور به ما اجازه میدهد «بهگونهای عمل کنیم که انگار» ارادهی آزاد داریم. این اجازه داشتن بهشدت به سود ما است.[۴]
مشکل واضح رویکرد او این است که در این صورت اعتقاد ما به ارادهی آزاد صرفا به این دلیل خواهد بود که این باور قرار است برای سلامت روان ما مفید باشد وگرنه اقعا به آن معتقد نیستیم. یک مثال ساده برای روشن شدن این موضوع کافی است: گاهی میشنویم خوش بین بودن برای سلامت روان هم بهتر است. از یک نظر، این عبارت درست است؛ اگر روی چیزهای مثبت تمرکز کنیم، زندگیمان خوشایندتر میشود و این برای سلامت روان بهتر خواهد بود اما اگر دلیل خوبی برای خوشبینی نداشته باشیم چه؟ اگر در دامنهی کوه آتشفشانی فعال که نشانههای فوران آن را هم میبینیم، زندگی کنیم چه؟ خوشبینی («فوران احتمالا « امسال واقعا» رخ نخواهد داد») میتواند ترک محل خطرناک را تا نقطهی بیبازگشت به تعویق اندازد.
بیایید از این منظر به ارادهی آزاد نگاه کنیم: اگر باور داشته باشیم که ارادهی آزاد داریم – و این باور درست است – قدرت مقابله با وسوسهها و اعتیادها را داریم، با این علم که واقعا میتوانیم برای بهترین نتیجهی ممکن رای تعیینکننده بدهیم. اما اگر ارادهی آزاد درست نباشد، در صورت موفقیت، خود را برای توهم و در صورت شکست، خود را برای ناامیدی و بدبختی بیهوده آماده کردهایم. اگر ارادهی آزاد وجود نداشته باشد، نه تنها این مشکل وجود دارد، بلکه گویی ما در یک سیستم ناعادلانه شرکت میکنیم که در آن مردم به دلیل رفتار غلط یا نابخردانهای که در انجام آن واقعا نمیتوانند جلو خود را بگیرند، قضاوت و مجازات میشوند. بنابراین معلوم میشود که «گویی که» اراده آزاد داریم، اصلا خوب نیست.
شلدون در ادامه میگوید:
دومین دلیلی که اعتقاد به ارادهی آزاد را مفید میدانم این است که از شما انسان بهتری میسازد. مطالعات روانشناسی اجتماعی به وضوح نشان میدهد که اگر افراد متقاعد شوند ارادهی آزاد ندارند، این باور میتواند اثرات منفی بر رفتار اخلاقی آنها داشته باشد.[۵]
شاید این موضوع درست باشد اما این به این معنا است که بگوییم باید به سود خیر خودمان توهم را بپذیریم. اما با وجود اینکه گفته میشود توهم برای ما بد است . . . آیا نور امیدی در انتهای این تونل وجود دارد؟
شلدون دلیلی ارایه میدهد که چرا برخی متفکران ارادهی آزاد را انکار میکنند:
ممکن است تعجب کنید که چرا با توجه به اثرات منفی آشکار جبرگرایی، کسی به آن اعتقاد دارد؟ چند دلیل احتمالی وجود دارد؛ برخی ممکن است فکر کنند جبرگرایی علمیترین و پیچیدهترین موضعی است که میتوان اتخاذ کرد و آنها دوست دارند خود را باهوشتر از دیگران احساس کنند.[۶]
خوب، اگر علم مهم باشد، خبر خوب این است که علم اعصاب دلایل محکمی برای اعتقاد به ارادهی آزاد ارایه میدهد. همانطور که مایکل ایگنور[۷]، جراح مغز و اعصاب، اشاره کرده است، کار بنجامین لیبت[۸] ثابت کرد که ما مطمئنا «نخواستن آزادانه»[۹]، یعنی توانایی انتخاب نکردن کاری را، داریم:
. . . چیزی که او پیدا کرد این بود که [در یک آزمایش روانشناختی] وقتی تصمیم گرفتید دکمه را فشار دهید، هنوز موج مغزی داشتید که نیم ثانیه قبل از تصمیمگیری بود اما وقتی تصمیم گرفتید دکمه را فشار ندهید، هیچ موج مغزی جدیدی وجود نداشت. یعنی وقتی امواج مغزی ساکت بود شما تصمیم به نفی گرفتید. بنابراین او میگوید این موج آنقدر نیست که بگوییم شما آزادی اراده دارید اما شما آزادی نخواستن دارید. به این معنا که شما این توانایی را دارید تا تصمیم بگیرید آیا قصد دارید با آنچه که مغزتان از شما میخواهد انجام دهید، موافقت کنید یا خیر. این انطباق مادی نیست. این یک موج مغزی نیست و غیر مادی است.[۱۰]
مارسلو گلیزرِ[۱۱] فیزیکدان خاطرنشان میکند که علم واقعا از این دیدگاه که ارادهی آزاد یک توهم است پشتیبانی نمیکند:
«ذهن منظومه شمسی تحت تاثیر قوانین قطعی تخلفناپذیر نیست. ما جدای از قوانین تجربی بسیار ساده در مورد تکانههای عصبی و انتشار آنها، که قبل از آن دینامیک غیرخطی پیچیدهای را نشان میدهند، هیچ سرنخی نداریم که ذهن از چه نوع قوانینی پیروی میکند.[۱۲]
در هر صورت، مکانیک کوانتومی نشان میدهد که طبیعت در سطح بنیادی نامشخص است و تصمیم ناظر در مورد اندازهگیری آنچه اتفاق میافتد، نقش دارد. یکی از نتایج این وضعیت این است که برخی متفکران جوانتر ارادهی آزاد را به عنوان منطبق با شواهد پذیرفتهاند. به عبارت دیگر، ما میتوانیم بر اساس شواهد و قراین آزادی اراده را بپذیریم، بدون این که نیازی باشد فکر کنیم که این باور ممکن است صرفا توهمی خوشایند باشد.
منبع:
[۲] https://psyche.co/ideas/the-three-reasons-why-its-good-for-you-to-believe-in-free-will
[۳] Kennon M Sheldon, Freely Determined: What the New Psychology of the Self Teaches Us About How to Live, Basic Books (2022).
[۴] Kennon Sheldon, “The three reasons why it’s good for you to believe in free will,” Psyche, June 15, 2023
[۵] Kennon Sheldon, “The three reasons why it’s good for you to believe in free will,” Psyche, June 15, 2023
[۶] Kennon Sheldon, “The three reasons why it’s good for you to believe in free will,” Psyche, June 15, 2023
[۹] free won’t
[۱۰] https://mindmatters.ai/2020/03/how-a-neuroscientist-imaged-free-will-and-free-wont/
[۱۲] https://bigthink.com/13-8/physics-neuroscience-free-will/