حیات طبیعی: تنظیم دقیق کیهان شناختی به عنوان برهانی برای ساختارگراییمایکل دنتون/ ترجمه: فریدون امامزاده شوشتری
برای مدتهای طولانی، تنظیم دقیق[۱] کیهانشناختی استدلال اصلی وجود طراحی هوشمندانه در جهان بوده است. شاید این تصادف محض نباشد که برای وجود حیات در جهان، قوانین فیزیک میبایست دقیقا چنان باشند که هستند و اگر متفاوت میبودند، حیات غیرممکن میشد. اما این استدلال کاربرد دیگری هم دارد که قویا این برداشت ساختارگرایانه زیستشناسی را تایید میکند: این که حیات جزیی طبیعی از نظم جهانی است.
دیدگاه داروین این بود که حیات امری مصنوع است، چیزی جدا از طبیعت، که اجزای زیست-شکلهای[۲] آن صرفا در اثر «گردهمآیی تصادفی» و پس از گذشت زمان طولانی و با خوش اقبالی ساخته شدهاند. این دیدگاه قطعا یکی از عجیبترین برداشتها درتاریخ اندیشهی بشری است؛ برداشتی که هیچگاه کوچکترین توجیه مستدلی هم برای آن وجود نداشت.
در پی کشفیات کیهانشناسانه و فیزیک قرن بیستم مبنی بر این که برای تولید شرایط محیطی ایدهآلی که منجر به پدید آمدن حیات بر کرهی زمین شود قوانین طبیعت به میزان قابل ملاحظهای به شکلی یکتا تنظیم دقیق شدهاند، این برداشت سنتی که حیات بخشی جداناشدنی از نظم جهانی است جان تازهای گرفت؛ برداشتی که در بیشتر۱۵۰سال گذشته به دلیل مخالفت شدید «هواداران سرسخت مصنوع بودن حیات» مورد بی توجهی قرار گرفته بود.
شواهد کیهان شناختی برای اثبات این که عالم هستی برای پدید آوردن حیات تنظیم دقیق شده بر پایه این مشاهدات دقیق استوار است که اگر نیروها و ثابتهای مختلف بنیادی که تعیین کنندهی ساختار کیهان و ویژگیهای اجزای آن هستند مقادیر دقیق فعلی را نمیداشتند، هیچ ستاره، ابرنواختر، سیاره، اتم، و مطمئنا هیچ حیاتی پدید نمیآمد.
اگر قوانین طبیعت، به هر دلیل، برای فراهم آوردن شرایط محیطی مناسب برای اشکال موجود حیات بر کرهی زمین تنظیم دقیق شدهاند، این کار به گونهای بوده است که به اعتراف پل دیویس «تأثیر طراحی در آن بسیارقاطع است»[۱] و قطعا تصور این که احتمالا میبایست این قوانین از نظر زیستشناسی هم تنظیم دقیق شوند تا نسلهای بعدی اشکال حیات توانایی تولید خود را داشته باشند، خیلی دور از ذهن به نظر نمیرسد.
از کتاب مشهور کلاسیک سال ۱۹۱۳ لارنس هندرسون[۳] به نام تناسب محیط زیست[۴] میتوان استنباط کرد که او دستکم الگوی زیست شیمیایی پایهای حیات را از ویژگیهای ذاتی ماده تلقی میکند، نه این که، چنانکه از داروینیسم استنباط میشود، مصنوع زمان و خوش اقبالی باشد. شاهد اضافی دیگری که تناسب شیمیایی منحصر به فرد کیهان برای حیات مبتنی بر کربن را مورد تإیید قرار میدهد، کشف وسیع و رو به افزایش اخیر ترکیبات آلی در فضا است، از جمله برخی از مونومرهای اصلی که در ساختمان پروتئینها و پولیمرهای اسید نوکلئیک موجود درشکل کنونی حیات کنونی برکرهی زمین به کار رفتهاند. این شواهد که شرایط کیهان منحصرا برای حیات مبتنی بر کربن به همین شکل موجود بر کرهی زمین مناسب است (از جمله شکلهای پیشرفتهتری از حیات که از سوزاندن اکسیژن به عنوان منبع انرژی استفاده می کنند) به اندازهای متقاعد کننده به نظر میرسد که دانشمندان ناسا در جستوجوی حیات خارج از زمین «به دنبال آب» [۲] ، و در اتمسفر سیارات خارج از منظومه شمسی به دنبال اکسیژن هستند [۳].
کشف این موضوع که کیهان به این صورت تنظیم دقیق شده است بهطور ضمنی دو ایده را قویا تایید میکند: یکی زیستشناسی «قوانین شکل» و دیگری این باور که الگوهای پایهای حیات- یعنی نوآوریهای تعریفشده با تاکزا[۵]، نقشههای ساخت[۶]– ذاتی نظم جهانی هستند. اگر طبیعت این چنین برای محیط حیات تنظیم دقیق شده باشد، آیا این امکان وجود داشت که تنظیم دقیق به قوانین تولیدمثل گسترش نمییافت و شامل مجموعهای از قوانین شکل میشد که باید برای پدید آمدن حیات بر کرهی زمین هماهنگ می شدند؟ استنتاج دراین باره وسوسه برانگیز و مقاومت کردن دربرابرآن بسیار دشواراست، به ویژه به این دلیل که تناسب شرایط کیهان از نظر شیمیایی و فیزیولوژیکی برای پدید آمدن حیات به صورتی که روی زمین وجود دارد به حیات میکربی ساده محدود نمیشود، بلکه حتی به ارگانیسمهای عالیتر مانند خود ما هم گسترش مییابد.
بیشک این تنظیم دقیق کیهانشناختی در دو مورد سرنخ بسیارمهمی ازنشانههایی ضمنی به دست میدهد که بهطور طنزآمیزی از «بیرون» علوم زیستشناسی به دست آمدهاند: بازگشت به یک زیستشناسی ساختارگرا و این باورکه منشاء حیات و تکامل آن از همان لحظهی انفجار یزرگ[۷] در ساختمان نظم طبیعت وجود داشته است.
یادداشتها:
- Davies, The Cosmic Blueprint, ۲۰۱
- Baross, Benner, et al., The Limits of Organic Life in Planetary Systems, ۵.
- Shawn D. Domagal-Goldman, Antígona Segura, Mark W. Claire, Tyler D. Robinson, and Victoria S. Meadows, “Abiotic Ozone And Oxygen in Atmospheres Similar to Prebiotic Earth,” The Astrophysical Journal 792, no. 2 (August 20, 2014): 90, doi:10.1088/0004-637X/792/2/90; The existence of oxygen is also considered a necessity for complex life. See David C. Catling, Christopher R. Glein, Kevin J. Zahnle, and Christopher P. McKay, “Why O۲ Is Required by Complex Life on Habitable Planets and the Concept of Planetary ‘Oxygenation Time,’” Astrobiology 5, no. 3 (June 2005): 415-438, doi:10.1089/ast.2005.5.415
- fine-tuning، تنظیم متغیرهای یک مجموعه به نحوی که کوچکترین تغییر در آنها موجب اختلال در کارکرد مجموعه شود-م.
- bio-forms
- Lawrence Henderson
- The Fitness of the Environment
- taxa، اصطلاحی در دستهبندی علم زیستشناسی، جمع taxon (تاکزون) به معنای تعریف رسمی گونههای تازه کشفشده زیستشناسی. م.
- Bauplan، واژهای آلمانی به معنای نقشه (یا برنامهی) ساخت که به همین صورت در زبان انگلیسی به کار برده می شود و به معنای نقشه ساختاری عمومی بدن است که گروهی از ارگانیسمها، و به ویژه یک تاکزون اصلی را مشخص میکند.
- Big Bang، انفجار بزرگ یا مه بانگ: نظریه پیدایش جهان در اثر یک انفجار بزرگ در وضعیتی بسیار متراکم و سپس انبساط آن.