تکامل و خلقتگراییمارگارت ورثیم/ ترجمه: ریحانه بیآزاران
مارگارت ورثیم[۱] نویسنده و مجری برنامهی باور و دلیل[۲] در شبکهی تلویزیونی پی بی اس[۳] است. او نویسنده و مفسر برجستهی بین المللی مطالب علمی است. ورثیم استرالیایی تبار است و در حال حاضر در لس آنجلس زندگی میکند. وی مطالب گستردهای دربارهی علم و جامعه برای مجلات، تلویزیون و رادیو نوشته است. از ورثیم دو کتاب منتشر شده است؛ شلوار پروتاگوراس[۴](۱۹۹۵) که تاریخچهای است از ارتباط فیزیک، دین و زنان و دروازههای مرواریدی فضای سایبری[۵] (۱۹۹۹) که در زمینهی تاریخ فرهنگی فضا از دانته تا اینترنت، است.
به عقیدهی خیلیها، رابطهی علم و دین به تقابلشان در مورد تکامل خلاصه میشود. طی دو قرن گذشته آمریکا شاهد رشد چشمگیری در تعداد مسیحیان «خلقتگرا»[۶] بوده است. کسانی که به داستان آفرینش کتاب مقدس به معنای واقعی کلمه [نه به معنای استعاری آن] باور دارند؛ باور به اینکه جهان بیش از شش هزار سال پیش در شش روز خلق شده است. هرچند بعضی مومنان مسیحی شرح آفرینش را به معنای واقعی کلمه قبول دارند، اکثر مسیحیان این داستان را به صورت استعاری میفهمند. به تازگی مرکز رصد واتیکان[۷] با همراهی مرکز الهیات و علوم طبیعی وابسته به دانشکاه برکلی[۸]، همایشی را حول موضوع تکامل برگزار کرد. در این همایش که از الهیون، فلاسفه، و دانشمندان سراسر دنیا دعوت به عمل آمده بود، شرکتکنندگان مسیحی با اکثریتی قریب به اتفاق موافقت کردند که تکامل در تضاد با ایمان مسیحی نبوده، و برعکس میتوان اینطور دید که تکامل راهی است که خداوند بهواسطه آن خلاقیتش را در این جهان به نمایش میگذارد. برای این مومنان، فهم روند تکامل حقیقتا میتواند عامل تقویت ایمان باشد.
جدال بر سر تکامل زیستی در سال ۱۸۵۹ با چاپ کتاب بسیار مهم «منشا انواع»[۹] چارلز داروین آغاز شد. کتاب داروین بیانگر این نظر بود که انسانها نه مخلوق خاص خداوند، بلکه حاصل تکامل زیستیاند. چنانکه بعدها نوشت: «انسان از نسل چهارپای پشمالویی با دم و گوشهای تیز است، که احتمالا از سر عادت روی درخت زندگی میکرده.» در قرن نوزدهم بسیاری از مومنان مسیحی احساس کردند نظریهی تکامل داروین شأن انسانیت را از بین برده است، زیرا اگر از نسل میمونها باشیم، چهطور میتوانیم بگوییم روح خدا در ما دمیده شده است؟ در نتیجه، در مواجهه با این معضل علیه نظریهی داروین موضع تندی گرفتند. البته حتی در همان قرن نوزدهم هم بسیاری از الهیون و کشیشها –هم از کاتولیکها و هم از پروتستانها– بودند که مغایرتی میان ایمانشان و علم داروین ندیدند. این متفکران میانهروتر اغلب برای متقاعد کردن عموم مردم مسیری طولانی را طی کردند. متقاعد کردن مردم به اینکه تکامل میتواند با دیدگاهها و ارزشهای سنتی دینی هماهنگ باشد.
امروزه نسل جدیدی از متفکران مسیحی در حال تاکید دوباره به سازگاری دیدگاه تکاملی با ایمانشان هستند. سخنگوی برجستهی این دیدگاه، آرتور پیکاک[۱۰]زیستشیمیدان دانشگاه آکسفورد است. پیکاک، که درحال حاضر کشیش تعیین شده از کلیسای آنگلیکن است، معتقد است تکامل حتی میتواند فهم ما از خدای یهودی-مسیحی را کاملتر کند. این در حالی است که متنگرایان کتاب مقدس بر این نظر که آفرینش حادثهای یکباره بوده که در آغاز زمان اتفاق افتاده است، پا فشاری میکنند. پیکاک بر این باور است که تکامل با ایدهی «خلق مستمر»[۱۱] در باور مسیحیت سازگاری دارد؛ ایدهای که در آن خداوند دایما در حال خلق است. پیکاک توضیح می دهد: «وقتی میگوییم خداوند خالق است، منظورمان این نیست که خداوند یک بار در گذشته جهان را خلق کرده و سپس کار را رها کرده است . . . بلکه خلقت عملی است که در همهی زمانها ادامه دارد.»
نکته این نیست که باید خداوند را در فرایند تکامل دید، بلکه این است که هیچ چیز بین دیدگاه تکاملی حیات و تعهد به کتاب مقدس مسیحی، ذاتا ناسازگار نیست.
۱. Margaret Wertheim
۲. Faith and Reason
۳. PBS TV
۴. Pythagoras Trousers
۵. The Pearly Gates of Cyberspace
۶. creationist
۷. Vatican Observatory
۸. Berkeley-based Center for Theology and the Natural Sciences
۹. On the Origin of Species by Means of Natural Selection
۱۰. Arthur Peacocke.
۱۱. creation continua