تاثیر دین بر اضطراب
ویلیام استوارت، مگان وتسلار، لیندزی نلسون، جینت استوارت/ ترجمه: امیرحسین لطیفی

چکیده

پسزمینه: اطلاعات بسیار کمی در خصوص تاثیر دین بر اضطراب در دسترس است. هدف این مقاله بررسی متون پزشکی مربوط به تاثیر باورهای مذهبی شخصی و فعالیت‌های دین‌محور بر مقوله‌ی اضطراب است.

روشها: با هدف ارزیابی اضطراب و تاثیر دین بر آن، مطالعاتی با داوری دقیق (peer review) در متون علمی و با جست‌وجوی عبارات مربوطه در پایگاه داده‌های PubMed و Cochrane مورد بررسی قرار گرفته است.

نتایج: در این مطالعه ۳۲ مقاله مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی نشان می‌دهد که، تقریبا در هر مطالعه، دین به طورکلی، تمرینات دینی، امور معنوی، ایمان، دعا کردن، مجامع دینی و پرستش با کاهش اضطراب (استرس) همراه بوده است. این آثار در هر دو گروه افراد سالم و جمعیت بیماران مختلف مشاهده شد. به علاوه، تعدادی از مطالعات نشان دادند که مداخلات درمانی دین محور در درمان اضطراب موثر و کمک‌کننده بوده‌اند.

نتیجهگیری: این بررسی پیشنهاد می‌کند که فعالیت و باور دینی می‌تواند به افرادی که دچار اضطراب هستند،  کمک کند.

 

مقدمه

اضطراب شرایط بسیار رایجی در کشورهای جهان است و به طور معمول نوعی نگرانی و ترس شدید، زاید و مداوم از موقعیت‌های روزمره تعریف می‌شود.[۱] به علاوه، این شرایط با بروز بیش‌تر افسردگی، خودکشی و سو مصرف مواد مخدر همراه است.[۲-۴]

خوشبختانه درمان‌های دارومحور و همین طور غیردارو محور مانند گیاهان دارویی، مدیتیشن، یوگا، مشاوره‌های روان‌شناختی، تمرین، خودداری از مصرف الکل و مواد مخدر و تداوم عادت خواب سالم برای اضطراب در دسترس است. [۵-۷]

به علاوه، نشان داده شده است که فعالیت‌های فردی و اجتماعی دین محور موجب تسکین اضطراب و استرس می‌شوند. [۸-۱۱] با این حال در برخی موارد تجارب نامطلوب ادراکی در رابطه با خدا موجب افزایش اضطراب شده است. [۱۳-۱۲].

اطلاعات بسیار اندکی در مورد بررسی تاثیر دین بر اضطراب در دسترس است. هدف این مقاله مرور متون پزشکی با در نظر گرفتن تاثیر باورهای دینی شخصی و فعالیت‌های دین محور بر اضطراب است. نویسندگان امیدوارند این مقاله‌ی مطالعاتی بتواند خلاصه‌ای از تاثیرات دین بر این شرایط ناگوار فراهم کند و همچنین مسیری برای تحقیقات آینده بگشاید.

روشها

در این تحقیق، ما مقالات مربوط به متون خالص پزشکی را که به ارزیابی تاثیر دین بر اضطراب (یا استرس) می‌پردازند مورد بررسی قرار دادیم. در این راه تنها مقالاتی که به زبان انگلیسی بودند مشمول این کار شدند. در این مطالعه اصطلاحات یا ترکیب اصطلاحات مقابل مورد جست‌وجو قرار گرفتند: اضطراب (درمان)، استرس، معنویت، دین، دینی، مسیحیت، امور معنوی، ایمان، خدا، مسلمانان، بودیسم، کنفسیوسیزم، هندویسم، دعا و آرامش.

طرح‌های آزمایشی شامل طرح‌های کارآزمایی بالینی طولی و عرضی آینده‌نگر بود. تمام سوژه‌ها از هر سن، نژاد، دین و منطقه‌ی جغرافیایی‌ امکان شرکت در آزمایش داشتند. در مواردی که دین افراد مشخص نبود جمعیت مورد پژوهش در کشورهایی که به طور سنتی به مسیحیت ایمان داشتند، مسیحی فرض شد. هیچ معیاری برای کنار گذاشنتن مورد خاصی وجود نداشت.

در این مطالعه برای جست‌وجو در متون پزشکی منتشر شده از وب سایت PubMed (http://www ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/) و Cochrane  (http://www cochranelibrary.com) استفاده شد. از مقالات گردآوری شده یک پایگاه داده‌ ساخته شد و سپس اطلاعات زیر از هر مقاله استخراج شد: میزان بازخوردها، جمعیت، کشور، گروه مورد مطالعه، روش‌ها (یعنی مطالعه‌ی میدانی، مصاحبه و پرسش‌نامه) و تعداد سوژه‌ها، متغیرهای اولیه، نتایج، نتیجه‌گیری‌ها و ارجاع به مقالات.

هفده مقاله برای بررسی اولیه انتخاب شدند. ۳۸ مقاله به علت عدم همخوانی با معیارهای در نظر گرفته شده (یا زبان‌شان به انگلیسی نبود یا دین پارامتر اصلی نبود و یا طرح مقاله همخوانی نداشت) کنار گذاشته شدند. تمام مطالعاتی که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته‌اند یا پرسش‌نامه‌های خود اظهاری بوده‌اند یا مطالعات میدانی کنترل نشده و یا مطالعات مقطعی، مگر این که خلاف آن گفته شده باشد.

نتایج

به طور کلی ۳۲ مقاله با معیارهای در نظر گرفته شده برای این مقاله همخوانی داشتند. از این موارد ۲۶ مورد به کاهش اضطراب در پی رابطه‌ا‌ی مثبت با خدا اشاره دارند. در مقابل، سه مقاله تاثیر رابطه‌ی منفی با خدا در افزایش اضطراب و سه مورد دیگر حاکی از عدم‌ تاثیر رابطه بر اضطراب هستند. هیچ مقاله‌ای یافت نشد که نشان دهد رابطه‌ی مثبت با خدا موجب بدتر شدن اضطراب می‌شود.

اضطراب فراگیر و افسردگی

آلن[۱] و همکارانش با پرسش از ۷۳ مرد زندانی بالغ آمریکایی به این نتیجه رسیدند که در میان زندانیان مسن‌تر خدا و تجربیات دینی تاثیر مثبتی بر سلامت احساسی، سطح اضطراب و افسردگی داشت. [۱۴] پاپازیسیس[۲] و همکارانش با بررسی ۱۲۳ دانشجوی پرستاری یونانی نشان دادند که دین می‌‌تواند در کاهش افسردگی، استرس و اضطراب کمک کننده باشد. [۱۵] مان[۳] و همکاران او ۳۴۴ زن باردار آمریکایی را مورد ارزیابی قرار دادند و نشان دادند که دین‌داری و معنویات با کاهش افسردگی همراه است. [۱۶]

در جوامع غیرمسیحی هم تاثیر دین بر اضطراب مشاهده شد. واثق و محمدی با بررسی میدانی ۲۸۵ دانشجوی پزشکی در ایران دریافتند که دین می‌تواند محافظتی علیه اضطراب و افسردگی ارایه دهد. [۱۷] رانگرینگکولجیج[۴] و وانگتاکی[۵] در تایلند ۲۱ بیمار را که از اضطراب رنج می‌بردند مورد ارزیابی قرار دادند و نشان دادند که مشاوره با استفاده از اصول بودیسم می‌تواند به طور بالقوه برای بیمارانی که از مشکلات ناشی از اضطراب عاطفی رنج می‌برند، مفید باشد. [۱۸]

دعا و مداخلات جوامع مسیحی

تلوزینسکی[۶] و فریچ[۷] هشت دانشجوی تحصیلات پایه را مورد مطالعه قرار دادند و مشاهده کردند که دعای دیگران باعث کاهش اضطراب نمره می‌شود. کاهش اضطراب نمره به نوعی با زمان دریافت دعا مطابقت داشت. در مقابل آن‌هایی که دعایی دریافت نکرده بودند اضطراب نمره‌شان کاهش نیافت. [۱۹] بولنز[۸] و همکاران برای ۴۴ سوژه‌ی دارای افسردگی و اضطراب به مدت شش هفته روزی یک ساعت جلسات مناجات با ارتباط مستقیم و تحت کنترل  شخص مضطرب با فرد نمازگزار انجام دادند. [۲۰] این مطالعه نشان داد که در بازه‌های زمانی یک‌ ماه و یک سال بعد، اضطراب و افسردگی به طرز چشمگیری در میان این افراد کاهش یافت، خوش‌بینی افزایش پیدا کرد و سطح بزرگ‌تری از تجربیات معنوی پیش از زمان مبنا تجربه شد. اولائر[۹] چهارصد شرکت‌کننده را که به طور روزانه به مدت ۱۲ هفته با سه مسئول به دعا و مناجات می‌پرداختند مورد مطالعه قرار دادند و مشاهده کردند که در مقایسه با زمان مبنا سطح اضطراب بهبود پیدا کرد. [۲۱] گراهام[۱۰] و رومر[۱۱] با پرسش از ۵۰ آفریقایی-آمریکایی متوجه شدند که حمایت اجتماعی کلیسا محور، اضطراب ناشی از نژادپرستی را کاهش می‌دهد.

درمان دین محور

تعدادی از مطالعات به ارزیابی برنامه‌های درمانی که حداقل بخشی از آن‌ها مبتنی بر دین بود، پرداخته بودند. این برنامه‌ها به‌طورکلی برای اضطراب ثمربخش بودند. بولند[۱۲] و همکارانش ۴۳ زن بالغ آمریکایی نجات‌یافته از تروماهای میان‌فردی را با استفاده از ۱۱ جلسه مداخلات متمرکز بر معنویات مورد بررسی قرار دادند. [۲۳] این مطالعات نشان دهنده‌ی فواید بسیار مداخلات گروهی متمرکز بر معنویات بر زنان نجات‌یافته از ترومای مسن‌تر بود. این زنان در گروه درمانی در مقایسه با گروه کنترل علایم افسردگی، اضطراب و علایم جسمی به مراتب کم‌تری داشتند. این دستاوردهای درمانی بعد از سه ماه همچنان باقی ماندند.

استنلی[۱۳] و همکاران او با پرسش از ۶۶ فرد بزرگسال آمریکایی در درمان مراقبت رفتاری–شناختی اولیه برای اضطراب پیری و یا افسردگی دریافتند که برای مسیحیانی که مشاوره دریافت می‌کنند یک بنیان دینی یا معنوی بسیار مهم بود. [۲۴] کوشیسکی[۱۴] و همکاران ۱۸ شرکت‌کننده‌ی کانادایی را که حداقل از اضطراب خفیف رنج می‌بردند ارزیابی کردند و آن‌ها را به صورت تصادفی در ۱۲ جلسه‌ی مداخلات مبتنی بر معنویات یا درمان رفتاری شناختی فرستادند. [۲۵] این مطالعه نشان داد که مداخلات مبتنی بر معنویات چندمذهبی، در صورتی که این مداخلات حداقل برای شش ماه تداوم داشتند، درمان‌های موثری برای اضطراب فراگیر بودند.

در مطالعه‌ای مشابه، کوشیسکی و همکاران ۲۳ شرکت‌کننده‌ی کانادایی را با اختلال اضطراب فراگیر با حداقل شدت متوسط مورد مطالعه قرار دادند. [۲۶] شرکت‌کنندگان به ۱۲ جلسه مداخلات مبتنی بر معنویات یا روان‌درمانی حمایتی فرستاده شدند. آن‌ها دریافتند که طی سه ماه مداخلات مبتنی بر معنویات غیردینی بازدهی بهتری در بهبود علایم اضطراب فراگیر و افزایش سلامت ذهنی نسبت به گروه کنترل دریافت‌کننده‌ی روان‌درمانی حمایتی داشتند.

در مالزی، کشوری غیرمسیحی، رازالی[۱۵] و همکاران به مطالعه و پژوهش بر ۲۰۳ بیمار متدین (۱۰۳ نفر با اضطراب و ۱۰۰ با افسردگی) پرداختند. [۲۷] گروه درمانی اول مراقبت‌های استاندارد دریافت کرد و گروه دوم در کنار دریافت مراقبت‌های استاندارد روان‌درمانی دینی اجتماعی– فرهنگی نیز دریافت کرد. اجزای دینی و اجتماعی– فرهنگی این برنامه‌ی درمانی به بهبود علایم افسردگی و اضطراب در بیمارانی انجامید که پیش‌زمینه‌ی دینی و فرهنگی قوی‌ای داشتند اما پس از شش ماه تفاوت‌ها چندان چشم‌گیر نبود. رزمارین[۱۶] و همکاران ۱۲۵ یهودی معتقد امریکایی با سطوح بالای استرس و نگرانی را مورد پرسش قرار دادند. [۲۸] آن‌ها به سه گروه درمانی تقسیم شدند: برنامه‌ی درمانی معنوی یکپارچه، آرامش عضلانی پیش‌رونده یا کنترل غیرفعال. نویسندگان مشاهده کردند که برنامه‌ی درمان معنوی یکپارچه مفیدترین برنامه در کنترل استرس، نگرانی، افسردگی و تحمل عدم قطعیت بود.

اضطراب مرگ

هنری[۱۷] و پاتریک[۱۸] با استفاده از داده‌های ۶۳۵ آمریکایی بزرگسال به این نکته پی بردند که دین‌داری رابطه‌ی معکوس و شک دینی رابطه‌ی مثبتی با اضطراب مرگ دارد. [۲۹] هوی[۱۹] و فانگ[۲۰] 133 دانشجوی چینی را در بریتانیا مورد مطالعه قرار دادند و متوجه شدند که دین‌داری درون‌زاد، و نه با انگیزه‌های خارجی، با دادن هدف ملموس برای زندگی موجب کاهش اضطراب مربوط به مرگ و مردن در خود فرد یا اطرافیان نزدیک وی می‌شود. [۳۰]

در سرزمین‌های‌ غیرمسیحی سهیل و آکرام ۱۳۲ پاکستانی را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که زنان، افراد مسن‌تر و آن‌هایی که کم‌تر متدین هستند اضطراب بیش‌تری نسبت ابعاد مختلف مرگ دارند. [۳۱] دارادکه[۲۱] و مسلهی[۲۲] 85 مرد عرب معتاد را در امارات متحده عربی مورد ارزیابی قرار دادند و نشان دادند که اضطراب مرگ در افرادی که سو مصرف مواد مخدر دارند، به خصوص آن‌هایی که فرایض دینی را به جا نمی‌آورند، بیش‌تر است. [۳۲]

اضطراب بیماری

تشخیصهای مختلف: جانسون[۲۳] و همکاران برای ۲۱۰ بیمار آمریکایی (که ۹۱ درصدشان مسیحی بود) و  بیماری پیشرفته‌ای داشتند (یک سوم سرطان، یک‌سوم بیماری مزمن انسداد ریه و یک‌سوم نارسایی قلبی) پرسش‌نامه‌ای تهیه کردند و دریافتند که تجربیات دینی منفی با علایم اضطراب و افسردگی همراه بود. [۳۳]

HIV: استگلیتز[۲۴] و همکاران در تانزانیا با بررسی میدانی از ۱۳۵ روستایی بزرگسال کم درآمد با بیماری HIV مثبت که اکثریت مسیحی (۴۵%) یا مسلمان (۳۵%) بودند به این نتیجه رسیدند که دین‌داری با کاهش مقابله‌ی اجتنابی و افزایش حمایت اجتماعی مرتبط بود که این‌ها با کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در ارتباط بودند. [۳۴] کلمن[۲۵] و همکاران با پرسش از ۱۰۷۱ نفر بزرگسال HIV مثبت با نژادهای مختلف در آمریکا دریافتند که مناجات و دعا می‌تواند برای بیماران HIV به خصوص آفریقایی-آمریکایی تباران مسن‌تر، لاتین‌تباران و زنان ثمربخش باشد. [۳۵]

سرطان: جانسون[۲۶] و همکاران ۱۰ زن آمریکایی تحت شیمی‌درمانی برای سرطان عودکننده‌ی تخمدان را مورد ارزیابی قرار دادند و نشان دادند که مناجات شخصی، سلامت احساسی، اضطراب، افسردگی و ایمان آن‌ها را بهبود بخشید. [۳۶] الور و داتنی با استفاده از مقیاس «کیفیت زندگی و سلامت معنوی در زمان مبنا و شش ماه بعد از آن»، ۹۹۹ بیمار سرطانی را در استرالیا مورد پژوهش قرار دادند. [۳۷] آن‌ها کشف کردند که دعای شفاعت موجب بهبود کوچک اما چشم‌گیر سلامت این بیماران می‌شود.

جانیزوسکا[۲۷] و همکاران با پرسش از ۱۸۰ زن بالغ لهستانی که با سرطان سینه‌ی حاد دست و پنجه نرم می‌کردند، دریافتند که دین عامل موثر کنار آمدن با اضطراب بوده است. [۳۸] مک‌کوبری[۲۸] و دیویس[۲۹] 85 زن بریتانیایی مبتلا به سرطان را ارزیابی کردند و نشان دادند که حس سلامت وجودی[۳۰] (معنوی) بیش‌تر با کاهش سطح افسردگی/اضطراب همراه بود در حالی که سلامت دینی و قدرت باور تاثیری بر سلامت روان‌شناختی نداشت. [۳۹]

شریبر[۳۱] با پرسش از ۱۳۰ نجات یافته از سرطان اولیه‌ی سینه دریافت که باور به یک خدای متعهد همبستگی جالب توجهی با سلامت روان‌شناختی دارد، موجب کاهش اضطراب می‌شود و نگرانی در مورد بازگشت سرطان را کاهش می‌دهد. [۴۰] کاچوروفسکی[۳۲] با پرسش از ۱۱۴ فرد بالغ که مبتلا به سرطان تشخیص داده شده بودند و درجات بالایی از معنویات را دریافت می‌کردند، دریافتند که سطح اضطراب آن‌ها تا حد زیادی کاهش پیدا کرده است. [۴۱] بوچالجیا و همکاران با ارزیابی ۱۰۰ بیمار با تشخیص یک‌ساله‌ی سرطان از کلینیک‌های سرپایی سرطان زنان در استرالیا به رابطه‌ی مقابله‌ی معنوی منفی با درجات بیش‌تر اضطراب پی بردند. [۴۲]

بیماری قلبیعروقی: حسینی و همکاران نشان دادند که در ۷۰ ایرانی مسلمان که جراحی بای‌پس عروق کرونری را از سر گذرانده بودند انجام اعمال دینی اضطراب را در مقایسه با گروهی که مراقبت‌های استاندارد دریافت کردند کاهش داد. [۴۳] آی[۳۳] و همکاران با بررسی میدانی ۲۶۲ بیماری که تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفته بودند پی بردند که استفاده از مناجات پیش از عمل و همچنین خوش‌بینی و امید، پیش‌بینی‌کننده‌ی سطح افسردگی کم‌تر بود در حالی که دین‌داری سوبژکتیو وضعیت تاهل و امید، پیش‌بینی‌کننده‌ی سطح اضطراب کم‌تر تا ۳۰ روز بعد از عمل جراحی بود. [۴۴] بی[۳۴] و همکاران با پرسش از ۱۶۶ آمریکایی در بازه‌های یک و شش ماه بعد از عمل جراحی بای‌پس عروق کرونری، دریافتند که ملاقات‌های کشیش بیمارستان مقابله‌ی دینی مثبت را افزایش داده و مقابله دینی منفی را کاهش و تاثیری بر اضطراب نداشته است. [۴۵]

بحث

این مقاله‌ی مطالعاتی نشان داد که تقریبا در تمام بررسی‌های دینی، به طورکلی آموزه‌های دینی، معنویات، ایمان، مناجات و حمایت‌های اجتماعی کلیسا محور با کاهش اضطراب (استرس) همراه بود. همچنین در بسیاری از موارد به افسردگی هم کمک شده بود. این تاثیرات هم در افراد سالم و هم در انواع جمعیت‌های بیمار مشاهده شد. به علاوه، تعدادی از مطالعات نشان دادند که مداخلات درمانی مبتنی بر دین که به‌طورمستقیم برای افرادی مذهبی اعمال شد، در درمان اضطراب موثر بوده است.

این تاثیرات در کشورهای مختلف با فرهنگ‌ها و جمعیت‌های سالم و همچنین ناسالم با انواع بیماری‌ها و دین‌ها مشاهده شد؛ گرچه بخش اعظم مطالعات در کشورهای جهان اول که به لحاظ تاریخی مسیحی محسوب می‌شوند، صورت گرفته است.

چرا دین به بیماران مضطرب کمک می‌کند؟ دلیل آن در متون به طور مشخص ذکر نشده است، با این حال می‌توانیم گمانه‌زنی‌هایی در این مورد انجام دهیم: نخست این که این باور که خدایی متعال به دلیل علاقه‌ به فردی که از طریق فعالیت‌هایی چون مناجات، پرستش و انجام فرایض دینی او را فرا می‌خواند از درد و رنج روانی وی مراقبت می‌کند و به عنوان پاسخی بالقوه به اضطراب، به فرد احساس آرامش و امید می‌دهد. دیگر این که امید به زندگی جاودان که بسیار بهتر از رنج بردن در این زمین است، احتمالا موجب آرامش روانی می‌شود. سوم این که معاشرت درون و بیرون مکان پرستش با افراد دیگری که ایمان یکسانی دارد احتمالا باعث حواس‌پرتی از اضطراب فرد و یادآوری آموزه‌های دینی می‌شود.

این چه معنایی برای طبیبان دارد؟ نخست این که پزشکان احتمالا درمی‌یابند که بیماران دین‌دار در مقایسه با بیماران غیردین‌دار ممکن است  از راه‌های بالقوه‌ی دیگری برای درمان برخوردار باشند. دیگر این که این متون نشان می‌دهند برنامه‌ای که در بردارنده‌ی دین هم هست احتمالا در ارزیابی یا درمان اضطراب مزایای بیش‌تری فراهم کند. این برنامه‌های درمانی به‌طورکلی به عنوان برنامه‌ی معنویات-محور توصیف می‌شوند: مداخلات، مشاوره‌ها یا برنامه‌های یکپارچه.

به رغم این یافته‌های مثبت، کارهای بسیار بیش‌تری برای درک کامل اثر دین بر ساختار روان‌شناختی فرد و میزان موثر بودن آن در تسکین استرس مورد نیاز است. به علاوه، لازم است این تفاوت‌ها در فرهنگ‌ها و ادیان مختلف درک شود. این موضوع به این خاطر اهمیت دارد که متون پزشکی گذشته تمایل نداشتند تمایزی میان ادیان گوناگون یا پایبندی به یک دین خاص و تاثیر روانی آن بر فرد قایل شوند.

در واقعیت تفاوت‌های مهمی میان ادیان مختلف و آن‌چه که در کتاب‌های مقدس آن‌ها وجود دارد و نیز  خصوصیات خدای توصیف شده و انتظاراتی که از آن می‌رود و نحوه‌ی دستیابی به خدا وجود دارد. این تفاوت‌ها ممکن است، برحسب درک‌ افراد از نحوه‌ی پذیرش خداوند، تمایزی مهم در سلامت روانی فرد ایجاد کند.

برای نمونه، مسیحیت اطمینان می‌دهد تنها با ایمان داشتن به مرگ فداکارانه‌ی مسیح بر صلیب (آمرزش) می‌توان به خدا رسید. در مقابل، حداقل یکی از فرقه‌های اصلی مسیحیت و یک دین فرامسیحی ترکیبی از آمرزش و تلاش انسان (کار کردن انسان) را راه دستیابی به سعادت می‌داند. به علاوه، به طورکلی بیش‌تر ادیان فرامسیحی و غیرمسیحی راه دستیابی به خداوند را نظام‌های کاری[۳۵] می‌دانند. [۴۶]

این مقاله این موضوع را مطرح می‌کند که اعتقاد و انجام امور دینی می‌تواند به رنج و اضطراب افراد کمک کند. امید است تحقیقات بعدی درک بهتری از امور دینی در فرهنگ‌های مختلف به دست دهد تا از این طریق توانایی پزشکان در بهره‌گیری از این جنبه‌ی مهم حیات بیماران را در جهت کمک به درمان آن‌ها افزایش داد.

یادداشتها:

  1. Anxiety disorders, Mayo Clinic.
  2. Beesdo K, Bittner A, Pine DS, Stein MB, Höfler M, et al. (2007) Incidence of social anxiety disorder and the consistent risk for secondary depression in the first three decades of life. Arch Gen Psychiatry 64: 903-912.
  3. Gould MS, King R, Greenwald S, Fisher P, Schwab-Stone M, et al. (1998) Psychopathology associated with suicidal ideation and attempts among children and adolescents. J Am Acad Child Adolesc Psychiatry 37: 915-923.
  4. Smith JP, Book SW (2008) Anxiety and substance use disorders: A review. Psychiatr Times 25: 19-23.
  5. Sarris J, Moylan S, Camfield DA, Pase MP, Mischoulon D, et al. (2012) Complementary medicine, exercise, meditation, diet, and lifestyle modification for anxiety disorders: A review of current evidence. Evid Based Complement Alternat Med 2012: 1-20.
  6. Bystritsky A, Khalsa SS, Cameron ME, Schiffman J (2013) Current diagnosis and treatment of anxiety disorders. P T 38: 30-57.
  7. Generalized anxiety disorder, Mayo Clinic.
  8. Hamilton JB, Moore AD, Johnson KA, Koenig HG (2013) Reading the Bible for guidance, comfort, and strength during stressful life events. Nurs Res 62: 178-184.
  9. Krause N (2006) Gratitude toward god, stress, and health in late life. Res Aging 28: 163-183.
  10. Paukert AL, Phillips L, Cully JA, Loboprabhu SM, Lomax JW, et al. (2009) Integration of religion into cognitive-behavioral therapy for geriatric anxiety and depression. J Psychiatr Pract 15: 103-112.
  11. Berry D (2002) Does religious psychotherapy improve anxiety and depression in religious adults? A review of randomized controlled studies. Int J Psychiatr Nurs Res 8: 875-890.
  12. Koenig HG (2009) Research on religion, spirituality, and mental health: A review. Can J Psychiatry 54: 283-291.
  13. Ano GG, Vasconcelles EB (2005) Religious coping and psychological adjustment to stress: A meta-analysis. J Clin Psychol 61: 461-480.
  14. Allen RS, Phillips LL, Roff L, Cavanaugh R, Day L (2008) Religiousness/ spirituality and mental health among older male inmates. Gerontologist 48: 692-697.
  15. Papazisis G, Nicolaou P, Tsiga E, Christoforou T, Sapountzi-Krepia D (2014) Religious and spiritual beliefs, self-esteem, anxiety, and depression among nursing students. Nurs Health Sci 16: 232-238.
  16. Mann JR, McKeown RE, Bacon J, Vesselinov R, Bush F (2008) Religiosity, spirituality and antenatal anxiety in Southern U.S. women. Arch Womens Ment Health 11: 19- 26.
  17. Vasegh S, Mohammadi MR (2007) Religiosity, anxiety, and depression among a sample of Iranian medical students. Int J Psychiatry Med 37: 213-227.
  18. Rungreangkulkij S, Wongtakee W (2008) The psychological impact of Buddhist counseling for patients suffering from symptoms of anxiety. Arch Psychiatr Nurs 22: 127-134.
  19. Tloczynski J, Fritzsch S (2002) Intercessory prayer in psychological well-being: using a multiple-baseline, acrosssubjects design. Psychol Rep 91: 731-741.
  20. Boelens PA, Reeves RR, Replogle WH, Koenig HG (2012) The effect of prayer on depression and anxiety: Maintenance of positive influence one year after prayer intervention. Int J Psychiatry Med 43: 85-98.
  21. O’Laoire S (1997) An experimental study of the effects of distant, intercessory prayer on self-esteem, anxiety, and depression. Altern Ther Health Med 3: 38-53.
  22. Graham JR, Roemer L (2012) A preliminary study of the moderating role of church-based social support in the relationship between racist experiences and general anxiety symptoms. Cultur Divers Ethnic Minor Psychol 18: 268-276.
  23. Bowland S, Edmond T, Fallot RD (2012) Evaluation of a spiritually focused intervention with older trauma survivors. Soc Work 57: 73-82.
  24. Stanley MA, Bush AL, Camp ME, Jameson JP, Phillips LL, et al. (2011) Older adults’ preferences for religion/spirituality in treatment for anxiety and depression. Aging Ment Health 15: 334-343.
  25. Koszycki D, Raab K, Aldosary F, Bradwejn J (2010) A multifaith spiritually based intervention for generalized anxiety disorder: A pilot randomized trial. J Clin Psychol 66: 430-441.
  26. Koszycki D, Bilodeau C, Raab-Mayo K, Bradwejn J (2014) A multifaith spiritually based intervention versus supportive therapy for generalized anxiety disorder: A pilot randomized controlled trial. J Clin Psychol 70: 489-509.
  27. Razali SM, Hasanah CI, Aminah K, Subramaniam M (1998) Religious sociocultural psychotherapy in patients with anxiety and depression. Aust NZJ Psychiatry 32: 867-872.
  28. Rosmarin DH, Pargament KI, Pirutinsky S, Mahoney A (2010) A randomized controlled evaluation of a spiritually integrated treatment for subclinical anxiety in the Jewish community, delivered via the Internet. J Anxiety Disord 24: 799-808.
  29. Henrie J, Patrick JH (2014) Religiousness, religious doubt, and death anxiety. Int J Aging Hum Dev 78: 203-227.
  30. Hui VK, Fung HH (2009) Mortality anxiety as a function of intrinsic religiosity and perceived purpose in life. Death Stud 33: 30-50.
  31. Suhail K, Akram S (2002) Correlates of death anxiety in Pakistan. Death Stud 26: 39-50.
  32. Daradkeh F, Moselhy HF (2011) Death anxiety (Thanatophobia) among drug dependents in an Arabic psychiatric hospital. Am J Drug Alcohol Abuse 37: 184-188.
  33. Johnson KS, Tulsky JA, Hays JC, Arnold RM, Olsen MK, et al. (2011) Which domains of spirituality are associated with anxiety and depression in patients with advanced illness? J Gen Intern Med 26: 51-58.
  34. Steglitz J, Ng R, Mosha JS, Kershaw T (2012) Divinity and distress: The impact of religion and spirituality on the mental health of HIV-positive adults in Tanzania. AIDS Behav 16: 2392-2398.
    35. Coleman CL, Eller LS, NokesKS, Bunch E, Reynolds NR, et al. (2006) Prayer as a complementary health strategy for managing HIV-related symptoms among ethnically diverse patients. Holist Nurs Pract 20: 65-72.
  35. Johnson ME, Dose AM, Pipe TB, Petersen WO, Huschka M, et al. (2009) Centering prayer for women receiving chemotherapy for recurrent ovarian cancer: A pilot study. Oncol Nurs Forum 36: 421-428.
  36. Olver IN, Dutney A (2012) A randomized, blinded study of the impact of intercessory prayer on spiritual well-being in patients with cancer. Altern Ther Health Med 18: 18-27.
  37. Janiszewska J, Buss T, de Walden-Galuszko K, Majkowicz M, Lichodziejewska-Niemierko M, et al. (2008) The religiousness as a way of coping with anxiety in women with breast cancer at different disease stages. Support Care Cancer 16: 1361-1366.
  38. McCoubrie RC, Davies AN (2006) Is there a correlation between spirituality and anxiety and depression in patients with advanced cancer? Support Care Cancer 14: 379-385.
  39. Schreiber JA (2011) Image of god: Effect on coping and psychospiritual outcomes in early breast cancer survivors. Oncol Nurs Forum 38: 293-301.
  40. Kaczorowski JM (1989) Spiritual well-being and anxiety in adults diagnosed with cancer. Hosp J 5: 105-116.
  41. Boscalgia N, Clarke DM, Jobling TW, Quinn MA (2005) The contribution of spirituality and spiritual coping to anxiety and depression in women with a recent diagnosis of gynecological cancer. Int J Gynecol Cancer 15: 755-761.
    43. Hosseini M, Salehi A, Fallahi Khoshknab M, Rokofian A, Davidson PM (2013) The effect of a preoperative spiritual/religious intervention on anxiety in Shia Muslim patients undergoing coronary artery bypass graft surgery: A randomized controlled trial. J Holist Nurs 31: 164-172.
  42. Ai AL, Ladd KL, Peterson C, Cook CA, Shearer M, et al. (2010) Long-term adjustment after surviving open heart surgery: the effect of using prayer for coping replicated in a prospective design. Gerontologist 50: 798-809.
  43. Bay PS, Beckman D, Trippi J, Gunderman R, Terry C (2008) The effect of pastoral care services on anxiety, depression, hope, religious coping, and religious problem solving styles: A randomized controlled study. J Relig Health 47: 57-69.
  44. Valea E (2016) Salvation and eternal life in world religions.

 

منبع:

International Journal of Depression and Anxiety, Volume 2 | Issue 2, 2019

 

 

[۱] Allen

[۲] Papazisis

[۳] Mann

[۴] Rungreangkulkij

[۵] Wongtakee

[۶] Tloczynski

[۷] Fritzsch

[۸] Boelens

[۹] O’Laoire

[۱۰] Graham

[۱۱] Roemer

[۱۲]  Bowland

[۱۳] Stanley

[۱۴] Koszycki

[۱۵] Razali

[۱۶] Rosmarin

[۱۷] Henrie

[۱۸] Patrick

[۱۹] Hui

[۲۰] Fung

[۲۱] Daradkeh

[۲۲] Moselhy

[۲۳] Johnson

[۲۴] Steglitz

[۲۵] Coleman

[۲۶] Johnson

[۲۷] Janiszewska

[۲۸] McCoubrie

[۲۹] Davies

[۳۰] existential wellbeing

[۳۱] Schreiber

[۳۲] Kaczorowski

[۳۳] Ai

[۳۴] Bay

[۳۵] system of works

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا