پسری که با ۲% مغز متولد شد «مسایل ریاضی را حل میکند و عاشق علوم است»ترجمه: فروغ کیانزاده
ماجرای نوح وال[۱] پرسشهای مهمی درباره رابطه مغز و ذهن برمیانگیزد.
۸ اپریل ۲۰۲۱
قبل از تولد نوح، امید چندانی به زنده ماندنش نبود. عکسبرداریها نشان میداد که کیستی دارد مغزش را تخریب میکند و از طرفی هم مشکل نخاعی و هیدروسفالی (آب آوردن مغز) هم وجود دارد. پزشکان احتمال میدادند این کودک هرگز به خودی خود قادر به تکلم، راه رفتن یا خوردن نباشد. والدینش، میشل[۲] و راب[۳]، پنج بار تحت فشار قرار گرفتند تا این کودک را سقط کنند. شلی در مصاحبهای ویدیویی با ایپاک تایمز[۴] گفت به خاطر میآورد که «حدود هفتهی دوازدهم بود که پزشکها در اسکنی متوجه شدند وجود مشکلی شدند. به اونها گفتم: ”قلب بچه میزنه؟“ گفتند: ”بله. “من هم گفتم: ”خب، برای ما همین مهمه.“»
شلی و راب را به بیمارستان RVI در نیوکسل ارجاع دادند که همانجا تشخیص دادند کودکی که در رحم است دچار مشکل نخاعی و هیدرسفالی است، به علاوه این خبر تکاندهنده که: بچه دارد بخشی از مغزش را از دست میدهد. یک چهارم از پشت مغز تخریب و با مایع پر شده بود. سه هفته بعد، سمت دیگر مغز هم کامل از بین رفت.
پزشکان انتظار نداشتند این کودک زنده بماند و به این زوج توصیه کردند به سقطش فکرکنند. شلی موافق نبود و به آنها گفت «دوست ندارم هر بار که به بیمارستان میآیم به من بگویند بهتر است بچه را سقط کنی.» پزشکان پس از پنج بار توصیه به پایان دادن بارداری، بالاخره دست برداشتند.
وقتی نوح به دنیا آمد معلوم شد فقط دو درصد از مغزش باقی مانده است. بیمارستان دستور «احیا نشود» دربارهی او داده بود و پدر و مادرش برایش کفن تهیه کرده بودند و داشتند تدارک مراسم خاکسپاریاش را میدیدند اما این کوچولو در تاریخ ششم مارس ۲۰۱۲ با حدود چهار کیلو و دویست و هشتاد گرم وزن به شکل معجزهآسایی متولد شد. میشل میگوید او توانست با اولین نفسش گریه کند و همین نشان میداد شانس زنده ماندن دارد.
کمی بعد از تولدش، عکسبرداری ام.آر.آی[۵] نشان داد او واقعا با تنها دو درصد از حجم مغز متولد شده است. او اخیرا نهمین سالروز تولدش را جشن گرفت و با وجود وابستگی کنونیاش به ویلچر به مادرش گفت امیدوار است روزی بتواند فوتبال بازی کند.
این کودک زیرک، با وجود عملهای جراحی مختلفی که در پیش دارد، علایق و آرزوهای زیادی دارد. مادرش به رسانهها گفت: «نوح میتواند بگوید ساعت چند است، کتاب بخواند، ریاضی حل کند و عاشق درس علوم است. او میتواند دربارهی منظومه شمسی صحبت کند. رویاهای فوقالعادهای دارد و البته معلومات عمومی فوقالعادهتری.» میشل میگوید «این لذت محض است که بزرگ شدنش را میبینم و شاهد این هستم که به پسر بینظیر امروز تبدیل شده است.» میشل اضافه میکند که: «از هوش زیادش شگفتزده میشوم. ما وقتهای زیادی با او گذراندهایم و روزی نبوده است که با کاری مرا تحت تاثیر قرار نداده باشد.»
نوح در بخشی از «پروژهی آقای موسیقی»[۶] که ارایهدهندهی خدمات آموزشی به کودکان و بزرگسالان دارای نارسایی یادگیری است، شرکت کرد و با کنسرتی در سالن رویال آلبرت[۷] همکاری داشت.
از گزارشهای رسانهها نمیتوان درست متوجه شد که آیا مغز نوح تحلیل رفته یا خیلی فشرده شده است. مغز او هنگام تولد دو درصد تخمین زده شد اما در معاینات سه سالگی حدود هشتاد درصد از مغز نرمال وجود داشته است. گاهی به نظر میرسد علم کنونی هنوز راه درازی دارد تا بفهمد برای درست کار کردن مغز انسان، چه چیزی ضروری است و چه چیزی نیست. جا دارد به این حقیقت تلخ هم فکر کنیم که به «نوح»های زیادی، با فرض این که در کمک گرفتن برای زندگی عادی ناتوان هستند، اجازه داده شده و حتی کمک شده است تا بمیرند.
منبع:
[۱] Noah Wall
[۲] Michelle
[۳] Rob
[۴] Epoch Times
[۵] MRI
[۶] The Music Man Project
[۷] Royal Albert Hall