بله، مغزهایی که تقسیم شده‌اند عجیب هستند، اما نه آن‌طور که شما فکر می‌کنید
مایکل اِگنِر/ ترجمه: فریدون امام‌زاده شوشتری

مایکل اِگنِر، پزشک، استاد جراحی مغز و اعصاب و کودکان، مدیر جراحی مغز و اعصاب کودکان دانشگاه ایالتی نیویورک در استونی بروک. مجله ی نیویورک مگزین در سال ۲۰۰۵ از او به عنوان یکی از بهترین پزشکان نیویورک نام برده است.

۱۷ ژانویه ۲۰۲۰

دانشمندانی که منکر آگاهی و اختیار هستند این واقعیت را نادیده می‌گیرند که توانایی‌های بالاتر ذهن قابل تقسیم‌شدن نیستند، حتی اگر مغز دو نیمه شده باشد.

جری کوین[۱]، زیست‌شناسی معتقد به تکامل داروینی در دانشگاه شیکاگو[۲]، ازمطالعات انجام شده بر بیماران مبتلا به صرع[۳] که مغزشان پس از عمل جراحی تقسیم شده است به این نتیجه می‌رسد که «اراده، خواست و آگاهی نتایج فرایندهای صرفا فیزیکی درمغز هستند . . . شاید مفاهیم آگاهی و اراده چیزهایی هستند که در واقع فقط اعمالی را که مغزمان به اجبار انجام می‌دهد به ما گزارش می‌دهند و به هیچ وجه بخشی از یک زنجیره‌ی علّی-معلولی در رفتارمان نیستند». او می‌نویسد: «نکته‌ی جالب توجه برای من این است که به نظر می‌رسد این تقسیم مغز باعث می‌شود هوشیاری یا آگاهی و همچنین اراده هم تقسیم شود. این موضوع را می‌توانیم براساس برخی مطالبی که از پیش می‌دانستیم نتیجه بگیریم. برای مثال، اطلاعات دیداری چشم چپ به سمت راست مغز می‌رود و بالعکس، ازطرفی مرکز زبان در سمت چپ مغز قرار دارد. با توجه به این واقعیات، برای امتحان آگاهی بیمار آزمایشی انجام می‌دهیم؛ به چشم چپ بیمار فقط کلمه‌ی «کلید» را نشان می‌دهیم. این اطلاعات دیداری به سمت راست مغز تقسیم‌شده می‌رود. اگر از بیمار بپرسید چه کلمه‌ای را دیده است می‌گوید «چیزی ندیدم»، چون توانایی واژه‌سازی در سمت دیگر مغز، یعنی سمت چپ آن است. این موضوع به روشنی نشان می‌دهد که آگاهی بیمار از دیدن کلمه دچار نقص (تقسیم) شده است.»

اما نباید در نتیجه‌گیری تا این اندازه شتاب کرد. کوین، مانند اکثر مفسران این پژوهش مهم، در تفسیر نتایج اشتباه کرده است.

جراحی تقسیم مغز[۴]، که جراحان مغز و اعصاب[۵] به آن کومیسوروتومی[۶] می‌گویند، نوعی عمل جراحی است که انواع خاصی از تشنج‌ها[۷] را درمان می‌کند. من خودم این نوع عمل را انجام داده‌ام و پیش و پس از جراحی از بیماران مراقبت کرده‌ام. پیش ازعمل، آن‌ها اغلب اوقات ناتوان هستند؛ ممکن است ۲۰ یا ۳۰ بار در روز تشنج کنند. در جراحی، بخشی از (گاهی نیزهمه‌ی) جسم پینه‌ای[۸] را که بافت رشته‌ای از الیاف‌هایی است که دو نیم‌کره‌ی مغز را به هم متصل می‌کند، برمی‌داریم. این روش باعث جلوگیری ازحرکت تشنج در نیم‌کره‌ها شده و معمولا شدت آن‌ها را تا حد زیادی کاهش می دهد. قابل توجه‌ترین موضوع درباره‌ی این بیماران -آن چه انگیزه‌ی راجر اسپری[۹] برای انجام پژوهش برجسته‌ای بود که جایزه‌ی نوبل را نصیب او کرد-  این است که  بعد از عمل جراحی، به جز تشنج های خفیف، هیچ تغییری در زندگی روزمره‌ی آن ها رخ نمی‌دهد. آن‌ها بعد از عمل جراحی یک نفر هستند، همان‌گونه که پیش‌تر بوده اند. رفتار آن‌ها تغییرات کلی نمی‌کند، حتی  پس از این که فرمان‌های کاری مغزشان از دو نیمه‌ی برش خورده شده صادر شوند.  آن‌ها درتمام برنامه‌ها و موارد زندگی خود احساسی خاص، عملکردی خاص و تفکری خاص متناسب با آن شرایط دارند. اسپری در تحقیقات دقیق خود اثرات عصبی ناشی از جراحی را یافت اما این اثرات بسیار جزیی بودند. نیم‌کره‌های مغز تمایل دارند در برخی فعالیت‌های ادراکی و حرکتی مستقل عمل کنند. یک بیمار تنها هنگامی می‌توانست نام شیئی را بگوید که آن شیئ به نیم‌کره‌ای نشان داده می‌شد که مرکز گفتار در آن قرارداشت (معمولا نیمکره‌ی چپ) و می‌توانست فقط اندام‌های مرتبط به نیم‌کره‌ای را حرکت دهد که اطلاعات به آن نشان داده می‌شد. همه‌ی ناتوانی‌هایی که اسپری یافت ادراکی و حرکتی بودند، نه فکری و انتزاعی. این یافته‌ها چیزهای جالبی هستند اما معمولا یا فاقد مهم‌ترین نتیجه‌ی پژوهش محسوب هستند (اشتباهی که کوین هم مرتکب می‌شود) یا به اشتباه تفسیرمی شوند.

اجازه دهید تکرار کنم: عمل جراحی تقسیم مغز باعث تقسیم شدن ذهن نمی‌شود. هر بیماری که تحت عمل جراحی تقسیم مغز قرار می‌گیرد، پس از عمل یک نفر است، با یک آگاهی، یک عقل و یک اراده. این بیماران ناتوانی‌های ادراکی ناشی از عمل جراحی دارند اما این ناتوانی‌ها ناچیز هستند و تاثیری در زندگی روزمره‌ی آن‌ها ندارند. قدرت تفکر انتزاعی آن‌ها یک‌پارچه باقی می‌ماند، همان‌طور که اراده‌ی ناشی از آن هم یک‌پارچه باقی می‌ماند. عمل جراحی تقسیم مغز باعث ایجاد چندگانگی (تقسیم) استدلال‌های منطقی، ریاضی، انتزاعی یا تصمیمات اخلاقی مبتنی بر استدلال انتزاعی نمی‌شود.

نتایج عمل جراحی تقسیم مغز دلایلی قوی برای دوگانگی و غیرمادی بودن عقل و اراده هستند. این یک واقعیت غم‌انگیز است که یک زیست‌شناس معتقد به تکامل داروینی مانند کوین، همراه با بسیاری از دانشمندان علوم اعصاب، از درک مهم‌ترین مفهوم این پژوهش ناتوان‌اند: این که توانایی‌های بالاتر ذهن قابل تقسیم شدن نیستند، حتی اگر مغز به دو نیمه تقسیم شده باشد.

در یک جامعه‌ی علمی منطقی که شواهد و استدلال در آن حکم فرما باشد، عمل جراحی تفسیم مغز به عنوان شاهد قانع‌کننده‌ای برای دوگانگی وغیرمادی بودن عقل و اراده مورد تایید همگان است. درعلم، مانند همه‌ی زمینه‌های دیگر، ماده‌گرایی[۱۰] نوعی کوری است که حقایق طبیعت را پنهان می‌کند.

منبع:

Yes, Split Brains Are Weird, But Not the Way You Think

[۱] Jerry Coyne

[۲] University of Chicago

[۳] epilepsy

[۴] split brain surgery

[۵] neurosurgeons

[۶] commissurotomy

[۷]  seizures

[۸]  corpus callosum غده‌ای با ظاهرپینه‌ای در مغز برای انتقال داده‌ها بین دو نیمکره مغز-م.

[۹] Roger Sperry

[۱۰] materialism

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا