نشانههای طراحیهوارد ون تیل/ ترجمه: ریحانه بیآزاران
چهگونه میتوانیم نتیجه بگیریم آیا چیزی هوشمندانه طراحی شده است یا خیر؟ دمبسکی[۱] میگوید این بسیار واضح است.
در واقع، برای جداسازی اشیایی که علت هوشمندانه دارند از اشیایی که علت غیرهوشمندانه دارند، معیار دقیقی وجود دارد. من این معیار را معیار تشخیص پیچیدگی[۲] نامگذاری میکنم. هنگامی که عاملی هوشمند دست به کنشی میزند، از خودش نوعی علامت تجاری یا امضا بهجا میگذارد؛ چیزی که من آن را «پیچیدگى مشخص» تعریف میکنم. معیار تشخیص پیچیدگی، به دنبال شناسایی این علایم تجاری در اشیا است.
هر زمان بخواهیم طراحی را بیابیم، ابتدا باید وجود سه چیز را اثبات کنیم:
زمانی، به یک شی یا یک اتفاقی، واژهی تصادفی اطلاق میشود که بهطور کامل با قوانین طبیعی همخوان باشد اما کاملا به وسیلهی آنها تعیین نشده باشد و از میان چندین نتیجهی ممکن در روندهای طبیعی، تنها نشانگر یک نتیجه باشد. «پیچیدگی» با «احتمال» رابطهی عکس دارد. اشیایی که پیچیدگی بالا دارند، برای وقوع طبیعی، احتمال کمتری دارند. دمبسکی بهدنبال پیدا کردن اشیایی است که احتمال وقوعشان با دلایل طبیعی، کمتر از 150– 10 باشد. او این میزان را «مرز احتمال جهانی» میخواند. لازم است برخی اتفاقات یا اشیا، برای تشخص الگوی خاصی را به نمایش بگذارند؛ این الگو باید از خود آن شی یا اتفاق خاص جداشدنی باشد. برای مثال، الگویی جداشدنی ممکن است با برخی ترتیبهای مشتقشده از اعداد یا حروف مطابقت کند؛ این مطابقت لزوما با شی یا اتفاقی که موضوعِ بررسی معیار تشخیص پیچیدگی است، ارتباطی ندارد. برای مثال، اگر پژوهشگران مرکز تحقیقات هوش فرازمینی[۶] امواج رادیویی دریافت کنند و این امواج نشان دهندهی ۱۰۰ عدد اول از اعداد اول باشد، حق دارند چنین نتیجه بگیرند که موج بهدست آمده، نشانگر الگوی غیر قابل تفکیکی است که لزوما ارتباطی با امواج الکترومغناطیسی حمل کنندهشان ندارند.
به زبان دمبسکی، اگر اتفاق یا شیای تصادفی که نتیجهی هیچ قانون طبیعی قطعیای نیست و بهاندازهی کافی پیچیده و مشخص شده باشد –یعنی احتمال وقوع طبیعیاش کمتر از 150– 10 باشد- آن اتفاق یا شی نشاندهندهی پیچیدگی مشخص است. استدلال اصلی کتاب نهار مجانی نیست[۷] این است که اشیا یا اتفاقاتِ نشانگرِ پیچیدگیِ مشخص، نمیتوانند تنها به وسیلهی فرایندهای طبیعی محقق شده باشند، به همین خاطر باید، در معنایی مطابق با شیوهی تعریفهای بالا از مفاهیم اصلی، حاصل طراحیای هوشمند باشند. معمولا اثبات تصادفیبودن برای برخی اتفاقات یا اشیا موضوعی ساده بهنظر میرسد؛ هرچند اثبات پیچیدگی و تشخص، چنانکه مطالعهی تاژک باکتریایی[۸] نشان میدهد، کاری دشوار و حتی شاید غیر ممکن است.
منبع:
http://www.counterbalance.org/id-hvt/signs-frame.html
[۱] Dembski
[۲] complexity-specification criterion
[۳] contingency
[۴] complexity
[۵] specification
[۶] SETI
[۷] No Free Lunch
[۸] bacterial flaellum