در مدارس چه چیزهایی را باید دربارهی تکامل به دانشآموزانمان آموزش دهیم؟مارتینز هولت-تد پیترز/ ترجمه: سولماز عبدی
مارتینز هولت استاد سابق گروههای زیست شناسی مولکولی و سلولی و پزشکی دانشگاه آریزونا و متخصص ویروسشناسی است. او سی مقالهی علمی و یک رمان به نام خون مقدس (بالانتن، ۱۹۹۴)[۱] منتشر کرده و یکی از اعضای بنیانگذار و هماهنگ کنندهی انجمن عالی الهیات و علوم آلبرت مقدس[۲] در دانشگاه آریزونا است. او به عنوان استاد راهنما در دانشکدهی فلسفه و الهیات دومنیکن – انجمن فارغ التحصیلان الهیات (GTU) فعالیت میکند.
تِد پیترز، استاد الهیات سیستماتیک در مدرسه الهیات لوتری اقیانوس آرام و انجمن فارغ التحصیلان الهیات در برکلی کالیفرنیا و نویسندهی کتابهای خدا-آیندهی جهان (فورترس، ۲۰۰۰)[۳] و علم ، الهیات و اصول اخلاق (آشگیت ۲۰۰۳)[۴] است. او همچنین سردبیر مجلهای در زمینهی الهیات به نام دیالوگ[۵] است.
ما معتقدیم تعهد مذهبی مستلزم تعهد به بهترین دانش[۶] است. نگرانی ما، جدالهای گستردهای است که بر سر آموزش تکامل در مدارس عمومی و دینی به راه خواهد افتاد و در این مقاله شش نکته را در این مورد توصیه میکنیم.
۱- بچه ها از هر طیف مذهبی از جمله فرزندان خانواده های مسیحی، باید در معرض بهترین دانش باشند. از الزامات تمام سیستمهای مدارس فراهم آوردن بالاترین کیفیت آموزش است. به این معنا که معلمان علوم باید به خوبی آموزش دیده و به روز باشند. توانایی بچههای امروز برای اثرگذاری در دنیای فردا به این موضوع بستگی دارد. هیچ دلیل دینی وجود ندارد که آموزش یا یادگیری علومنامرغوب یا ناقص را توجیه کند.
۲- موضع ما این است که خلقتگرایی علمی و طراحی هوشمندانه، حتی اگر با دلایل درست و منطقی از سوی افرادی با حسن نیت تقریر شوند، بهترین دانش را نشان نمیدهند. ما کیفیت علم را با رشد آن ارزیابی میکنیم. منظورمان از «رشد»، توانایی یک فرضیهی علمی برای تولید پروژههای تحقیقاتی است که به ارایهی دانشی جدید منجر شود. چیزی که رشد منجر به آن میشود یک برنامهی تحقیقاتی پیشرفته است که درک انسان از جهان طبیعی را افزایش می دهد و در بسیاری از موارد، این افزایش درک به تکنولوژی خلاقانهای مانند درمان پزشکی می انجامد. نظریهای که ما به عنوان تکامل نو داروینی میشناسیم با این معیار مطابقت دارد و هر روز دانش جدیدی را ارایه میکند. از میان دیگر رشتهها، علم پزشکی نیز از دانش جدیدی که این نظریه ارایه میدهد، بهره میجوید. این نظریهای است که جوانان ما اگر قرار است به صورت علمی در علوم زیستی و حرفهای در مدرسهی پزشکی، پرستاری، دامپزشکی یا هر حرفهای که نیاز به زیستشیمی دارد، پیشرفت کنند، باید بدانند. ما با سردرگم کردن فرزندانمان در خصوص چهگونگی اندازهگیری علم موفق، فریب خواهیم داد.
مارتینز ویروسشناس است. او دستیار نویسندهی کتاب درسی پر مخاطبی در مدارس پزشکی است. او برای اینکه به مطالعهی ویروسها و دنبالکردن تحقیقاتی بپردازد که در نهایت به درمانهای پزشکی منجر میشود، باید در میان دیگر اصول تکامل داروین به نظریهی تغییرات تصادفی داروین، به عنوان مثال به جهشهای ژنتیکی، اعتماد کند. اعتماد به مدل زیستشناسی داروین به طور غیرمستقیم منجر به نجات جان انسانها میشود. هیچچیز در نظریههای خلقتگرایی علمی[۷] یا طراحی هوشمندانه[۸]، دانشمند تحقیقاتی را با چنین درک مفیدی از چهگونگی عملکرد طبیعت مجهز نمیکند. غمانگیز است که یک علم موفق قابل اثبات تنها برای برآورده کردن انتظارات مذهبی با یک نمونهی نامرغوب جایگزین شود.
۳- نیل به این مقصود، مستلزم تعهد کامل برای حمایت از تدریس نظریهی تکاملی و عمل آزمایشگاهی در مدارس دولتی، مدارس خصوصی کاتولیک رومی، مدارس روز مقدس مسیحی و دیگر مدارس است.
پس از انجام این تعهد، میتوان به افزایش تعداد الگوهای جایگزین توجه کرد. یک برنامهی درسی سالم، فضایی را برای بحث در مورد اختلافات فرهنگی شامل خلقتگرایی علمی و طراحی هوشمندانه و همچنین تکاملگرایی خداباورانه[۹]، فراهم میآورد. از آنجا که چرخهی اختلافات به طور روزانه تمام کودکان ما را احاطه می کند، باید بحثهایی در فضای به دور از اضطراب در مورد طیف باورها انجام پذیرد. با این حال، هنگامی که بچهها به آزمایشگاه بازگردانده میشوند، ما توصیه میکنیم مدل نو داروین، آنچه را که اتفاق می افتد، هدایت کند. در مجموع، ما با ایدهی «رفتار برابر» تحت برچسب «علم» برای مدلهای غیرداروینی مخالف هستیم.
۴- ایمان و اعتقادات بیش از احترام به خلقتگرایی علمی و طراحی هوشمندانه در معرض خطر است. آنچه در خطر است، ایمان و اعتقاد است؛ ایمان به خدایی که جهان زیبای ما را آفرید و همچنان زیباییهای طبیعی باشکوهتری را در آینده مژده داده است. در یک محیط مذهبی ایمن مانند یک مدرسه خصوصی کاتولیک رومی یا مدرسه روزانهی انجیل، مطالعه طبیعت باید با توجه به تعلیمات الهی در قالب کتاب مقدس باشد. ایمان ما به خداوند نباید تا حد هواداران خلقتگرایی یا مدافعان طراحی هوشمندانه کاهش یابد. ایمان ما به هیچ کدام از این نظریههای تکامل بستگی ندارد. ما قطعا مخالف وابستگی گمراه کنندهای هستیم که براساس آن اعتقاد به مسیحیت را منحصرا با ضد داروینیسم همسو میداند. یک معلم باوجدان باید بتواند این مسئله را به روشها و شیوهای الهام بخش و تاثیرگذار نشان دهد.
۵- ما تاکید میکنیم که اعتقاد اجدادی ما به کتاب مقدس قابل جایگزینی با علم مدرن نیست. از وسوسه شدن به رد صلاحیت تعهدات مذهبی به دلیل پیشامدرن بودن آنها باید خودداری کرد. معلمانمان هنگام ترویج علوم جدید، باید شرمساری از دین را به بهانهی کهنگی آن کنار بگذارند. در مقابل، عمق واقعیتی که ایمان مطرح میکند، باید به عنوان مکملی برای درک سطحی از دنیای فیزیکی که علم ارایه میدهد، طرح شود. از بیاعتنایی به دین باید حتی در محیط مدارس دولتی اجتناب شود.
۶- هنگامی که معلم مدرسه برای مقابله با این اختلاف نظر به خوبی آماده است، ما خواهان ایجاد تمایز میان داروینیسم به عنوان روشی علمی و داروینیسم به عنوان ایدئولوژی هستیم. ما میخواهیم جوانان ما بیاموزند که مقصود چارلز داروین در قرن نوزدهم از تغییرات تصادفی در وراثت و انتخاب طبیعی چه بوده است. از آنها می خواهیم ببینند چهگونه دانش جدید با مطالعه در مورد جهشهای ژنی در قرن بیستم، موجبات تولید سنتز نوداروینی را فراهم آوردهاند. ما میخواهیم جوانانمان از طریق چشم انداز نظریهی تکاملی به روز شده به قدردانی از دنیای طبیعی ما برسند.
این دانش علمی باید از ایدئولوژیهایی که به آن متصل است، متمایز باشد. این چهار نوع ایدئولوژی عبارتند از :
الف- مادیگرایی الحادگرایانه که در واقع توماس هاکسلی[۱۰] آن را بیان کرده است.
ب- داروینیسم اجتماعی، که هربرت اسپنسر[۱۱] آن را ترویج داده است.
ج- اصلاحگرایی نژاد انسان که در اصل فرانسیس گالتون[۱۲] آن را معرفی کرد.
د- زیستشناسی اجتماعی که امروزه ای.او. ویلسون و ریچارد داوکینز آن را ارایه دادهاند.
این ایدئولوژیها، ایدئولوژیهایی سکولار هستند؛و اعتراض فعالان مذهبی به تدریس چنین ایدئولوژیهایی در مدارس ما به حق است. به هر حال، سنت علم داروینی در حال رشد است و ما باید مراقب باشیم تا مبادا تر و خشک را با هم بسوزانیم.
۱. Divine Blood (Ballantine, ۱۹۹۴)
۲. St. Albert the Great Forum on Theology and the Sciences
۳. God-The World’s Future (Fortress ۲۰۰۰)
۴. Science, Theology, and Ethics (Ashgate ۲۰۰۳)
۵.Dialog
۷. Scientific Creationism
۸. Intelligent Design
۹.Theistic Evolution
۱۰. Thomas Huxley
۱۱. Herbert Spencer
۱۲. Francis Galton
منبع: http://www.counterbalance.org/scied-brf/index-frame.html