تکامل خدامحور
جان جی. وست/ ترجمه: مریم درودیان

تکامل خدامحور تلاشی است برای تطبیق نظریه‌ی تکامل ناجهت‌مند داروین با اعتقاد کلی به وجود خدا و اعتقاد به طور خاص به الهیات مسیحی. اصطلاحات مشابه تکامل خدامحور شامل «آفرینش تکاملی»[۱]، «آفرینش با موهبت کامل»[۲] و «عقل کل زیستی»[۳] است.

محدوده‌ی مبهم

تکامل خدامحور طیف گسترده‌ای از رویکردها و دیدگاه‌های مختلف را در بر می‌گیرد که سردرگمی قابل توجهی در مورد معنای واقعی این اصطلاح ایجاد کرده است. اختلاف نظرها در میان تکامل‌گرایان خداباور تا حد زیادی ناشی از تعریف‌شان از «خداباوری» و «تکامل» است. آیا خداباوری به خدایی نیاز دارد که به طور فعال و صمیمانه گسترش زندگی را هدایت کند یا به خدایی منفعل که نمی‌داند روند پیشرفت حیات در نهایت منجر به چه چیزی خواهد شد؟ از طرف دیگر، آیا نظریه‌ی تکاملی (چنان‌که داروین اصرار داشت) مستلزم فرایندی بدون جهت است یا می‌تواند شامل فرایندی هم باشد که یک علت هوشمند به سمت اهداف خاصی آن را هدایت می‌کند؟ برداشت فرد از تکامل خدامحورانه بسته به این‌که به این پرسش‌ها چه‌گونه پاسخ دهد، به طور قابل‌توجهی متفاوت خواهد بود.

در دهه‌های اولیه‌ی پس از طرح نظریه‌ی داروین، تکامل خدامحورانه معمولا به عنوان شکلی از تکامل جهت‌مند ارایه می‌شد. گرچه داروین خودش این ایده را که تکامل به دست خداوند و برای دستیابی به اهداف خاص هدایت شده است، قاطعانه رد می‌کرد اما بسیاری از معاصران او (از جمله کسانی که در جامعه‌ی علمی بودند) انتخاب طبیعی بدون جهت را به عنوان دلیل کافی برای تبیین همه‌ی پیشرفت‌های عمده در تاریخ حیات رد کردند. در مقابل، پذیرش گسترده‌ای در قبال این ایده وجود داشت که «تکامل فرایندی اساسا هدف‌مند است و . . . ذهن انسان و ارزش‌های اخلاقی به عنوان محصول مورد نظر فرایندی تلقی می‌شدند که در بافتار طبیعت ساخته شده بودند و بنابراین می‌توان تکامل را به عنوان طرح آفریننده تفسیر کرد.»[۴]

این دیدگاه از تکامل به عنوان فرایندی هدف‌مند، اوایل قرن بیستم و پس از تجدید حیات انتخاب طبیعی داروینی به دلیل کار در ژنتیک تجربی، شروع به فروپاشی کرد. هنگامی که نظریه‌ی تکامل غیرجهت‌مند داروین مورد توافق جامعه‌ی علمی قرار گرفت، وظیفه‌ی جریان اصلی دیدگاه تکامل خدامحور به طور قابل‌توجهی دشوارتر شد: اکنون باید خداباوری را نه فقط با ایده‌ی‌ اجداد مشترک جهانی، بلکه با این ایده که گسترش حیات از طریق فرایند هدایت‌نشده‌ی مبتنی بر اشتباهات ژنتیکی تصادفی هدایت می‌شود، آشتی داد. اما چه‌گونه خداوند می‌تواند یک فرایند «غیرجهت‌مند» را «جهت‌دهی» کند؟ تکامل‌گرایان خداباور مدرن پاسخ روشن یا ثابتی به این پرسش نمی‌دهند.

هواداران برجسته

از حامیان برجسته‌ی کنونی تکامل خدامحور می‌توان به کنت میلر[۵]، زیست‌شناس دانشگاه براون و نویسنده‌ی کتاب یافتن خدای داروین[۶]، کارل گیبرسون[۷]، فیزیک‌دان دانشگاه نازارین شرقی و نویسنده‌ی کتاب نجات داروین[۸]، فرانسیس کالینز[۹]، رییس سابق پروژ‌‌ه‌ی ژنوم انسانی و نویسند‌‌ه‌ی کتاب زبان خدا[۱۰] و زیست‌شناس/متخصص علوم دینی دنیس لاموروکس[۱۱] اشاره کرد. هاوارد ون تیل[۱۲]، استاد سابق کالج کالوین، از مدافعان برجسته‌ی تکامل خدامحور در اوایل تا اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰ بود، اما پس از ترک مسیحیت و پذیرفتن «آزاد اندیشی»، شهرت او در این زمینه کاهش یافت.

هر چند برخی از حامیان معاصر تکامل خدامحور معتقدند که دیدگاه‌های آن‌ها با الهیات سنتی مسیحی سازگار است، بسیاری دیگر به وضوح بیان کرده‌اند که پذیرش تکامل خدامحور مستلزم تجدید نظرهای اساسی در نحوه‌ی نگرش فرد به خدا است.

تفاوت‌های عقیدتی

حامیان معاصر تکامل خدامحور دست‌کم سه چالش مهم برای الهیات سنتی مسیحی مطرح می‌کنند:

۱- غیرجهت‌مند

بسیاری از هواداران تکامل خدامحور معتقدند چون تکامل داروینی بنا به تعریف «ناجهت‌مند» است، بر خلاف آموزه‌های سنت مسیحی در مورد حاکمیت خداوند، خداوند نمی‌توانسته است به طور فعال روند تکامل را هدایت کند. در واقع، ظاهرا خداوند حتی نمی‌تواند به طور قطعی یا مشخص بداند که روند تکامل چه‌گونه پیش خواهد رفت. در مورد انسان‌ها، این بدان معنا است که خداوند از قبل نمی‌دانسته که آیا فرایند تکامل انسان را تولید می‌کند یا به پیدایش موجود منطقی دیگری مانند دایناسور با مغز بزرگ خواهد انجامید.

۲- عدم هبوط

بسیاری از حامیان تکامل خدامحور، آموزه‌های سنت مسیحی را در مورد خیر اولیه‌ی خلقت و «هبوط» بعدی آن را رد می‌کنند. به گفته‌ی کارل گیبرسون در کتاب نجات داروین، انسان‌ها از همان ابتدا ناقص و گناه‌کار بوده‌اند، زیرا از طریق فرایند تکاملی که با مکانیزم خودخواهی هدایت می‌شده، به وجود آمده‌اند. بنابراین، هبوطی از خیر اولیه‌ی تاریخ بشریت رخ نداده است.

۳- غیرقابل‌ شناسایی

تکامل‌گرایان خداباور که به دنبال حفظ این ایده هستند که خداوند فرایند تکامل را جهت‌دهی کرده است، معمولا اصرار دارند که هدایت خداوند در زیست‌شناسی از ما پنهان است. آن‌ها ادعا می‌کنند که خداوند تکامل را به‌گونه‌ای آفرید تا «فرایندی تصادفی و بدون جهت» به نظر برسد، گرچه در واقع این گونه نیست. بدین‌گونه، این تکامل‌گرایان خداباور، دیدگاه اجماعی متفکران یهودی و مسیحی را که بیش از دو هزار سال معتقد بودند طرح خداوند به وضوح در سرتاسر طبیعت مشاهده می‌شود، رد می‌کنند.

گرچه تکامل خدامحور توجه زیادی را در رسانه‌های خبری به خود جلب می‌کند، به وضوح نشان‌دهنده‌ی موقعیتی حاشیه‌ای در میان زیست‌شناسان تکاملی برجسته است. تقریبا ۹۵ درصد زیست‌شناسان آکادمی ملی علوم[۱۳]، خود را خداناباور یا ندانم‌گرا[۱۴] توصیف می‌کنند که درصدی بسیار بالاتر نسبت به هر رشته‌ی علمی دیگر است[۱۵].

به همین ترتیب، طبق نظرسنجی کورنل از دانشمندان برجسته در زمینه‌ی تکامل که در سال ۲۰۰۳ صورت گرفت، ۸۷٪ آن‌ها وجود خدا را انکار کردند، ۸۸٪ به زندگی پس از مرگ اعتقاد نداشتند و ۹۰٪ این ایده را که تکامل به سمت «هدف نهایی» جهت‌دهی شده است، رد کردند.[۱۶]بنابراین، ریچارد داوکینز، زیست‌شناس داروینی و نویسنده‌ی کتاب پندار خدا[۱۷]، به مراتب بیش از فرانسیس کالینز، ژنتیک‌دان مسیحی و نویسنده‌ی کتاب زبان خدا، نماینده‌ی باورهای زیست‌شناسان تکاملی است.

منبع:

Theistic Evolution

[۱] evolutionary creation

[۲] fully gifted creation

[۳] biologos

[۴] Bowler, Peter J, Darwinism, Twayne Publishers, New York, 1993, p.6

[۵] Kenneth Miller

[۶] Finding Darwin’s God

[۷] Karl Giberson

[۸] Saving Darwin

[۹] Francis Collins

[۱۰] The Language of God

[۱۱] Denis Lamoureux

[۱۲] Howard Van Till

[۱۳] National Academy of Sciences

[۱۴] agnostic

[۱۵] Witham, Larry, Where Darwin Meets the Bible, Oxford University Press, (۲۰۰۲), pp. 271-273

[۱۶] Cornell Evolution Project Survey

[۱۷] The God Delusion

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا