اگر اجازه دهیم هوش مصنوعی از انسانها پیشی خواهد گرفتاندرو مک دیارمید/ ترجمه: پگاه جمشیدی
همانطور که سال گذشته گزارش دادم، در دههی گذشته صحبتهای زیادی دربارهی تکینگی[۱] صورت گرفته است. این موضوع میتواند به این معنا باشد که هوش ماشینی[۲] (هوش مصنوعی[۳]) از هوش انسانی فراتر میرود و به تسلط بر بشریت و در نهایت بر کل جهان منجر خواهد شد.
مطمئنا این ایده پیشنهاد ترسناکی است اما ما میتوانیم در این زمینه آسوده خاطر باشیم، زیرا این اتفاق نخواهد افتاد.
آیندهپژوهان فرض میکنند که پلی بین کاربردهای محدود هوش مصنوعی و هوش عمومی انسان وجود دارد اما در واقع چنین پلی وجود ندارد. همانطور که اریک جی. لارسن[۴] در کتاب خود با عنوان افسانهی هوش مصنوعی[۵] توضیح می دهد، ما حتی در مسیر درستی برای رسیدن به چنین پلی نیستیم.
جورج گیلدر، یکی از تاثیرگذارترین متفکران فناوری و اقتصاد در چهل سال گذشته، معتقد است ایدهی تکینگی (که در آن هوش مصنوعی ذهن انسانها را غصب میکند) ایدهای توهمی است.
گیلدر این موضوع را در کتاب سال ۲۰۲۰ خود با عنوان، هوش مصنوعی بازی: چرا هوش مصنوعی نمیتواند فکر کند اما میتواند مشاغل را متحول کند؟[۶] نشان میدهد که به رغم موفقیتهای چشمگیر اخیر در بازیهایی مانند گو[۷] یا ویچی ، استارکرفت-۲[۸]و حتی پوکر، هوش مصنوعی «تنها گام بعدی در علم کامپیوتر» است. همانطور که او نشان می دهد، «هوش واقعی بازی نیست.»
در وظایفی که به دقت تعریف شدهاند، هوش مصنوعی میتواند با سرعت و کارایی فوقالعاده عمل کند و به آن وظایف اجازه میدهد مسیرهای موفقیت را در مواردی مانند بازیها، سنتز دادهها و حتی پازل بیولوژیکی تاشدگی پروتئین[۹]پیدا کند اما شروع به تهدید ذهن انسان نمیکند.
در حالی که این خبر خوبی برای بشریت است، هنوز نباید خیلی سریع نفس راحتی بکشیم. هوش مصنوعی همچنان میتواند به شیوهای متفاوت بر ما مسلط شود: اگر به آن اجازه دهیم حتی فکرکردن را هم برای ما انجام دهد.
انسانهای فیلم وال-ای[۱۰] به خاطر دارید؟ آنها که در فضا با صندلیهای راحتی خود که مجهز به فناوری پیشرفته است، در حال گشتوگذار هستند و برای خوردن، نوشیدن، برقراری ارتباط، یادگیری و سرگرمی به هوش مصنوعی و رباتها متکی هستند. آنها همه چیزهایی را که برای «شاد بودن» نیاز دارند، دارند، اما حتی توانایی راه رفتن برای خودشان را از دست دادهاند.از آن مهمتر، آنها تمرین فکرکردن برای خود را هم رها کردهاند. هوش مصنوعی برای آنها تصمیم میگیرد چه غذایی بخورند، چه مدل مویی داشته باشند و چه رنگی لباس بپوشند. این انسانها آن قدر به سبک زندگی خود مشروط[۱۱]شدهاند که تنها پیشنهاد یک انتخاب جدید در محیط اطرافشان کافی است تا آنها را وادار به پاسخ انبوه به آن پیشنهاد کند.
انسانهای موجود در بینش ویرانشهر یا پاد-آرمانشهر[۱۲]آیندهی وال-ای را هوش مصنوعی متخاصم[۱۳] که از هوش انسانی پیشی گرفته است، تسخیر نکرده است اما آنها همچنان مردمی مغلوب هستند. آنها با خوشحالی افسار زندگی خود را به سود آسایش، راحتی و امنیت درک شدهای که هوش ماشینی برایشان به ارمغان میآورد، در اختیار او قرار دادهاند.
دربارهی ما چهطور؟ مثال وال-ای ممکن است کمی دور از ذهن به نظر برسد اما بیایید نگاه کنیم که اکنون در کجا هستیم. ما با دستیارهای دیجیتالی مانند الکسا[۱۴]، سیری[۱۵] و گوگل هوم[۱۶] راحت میشویم و به هوش مصنوعی نهفته در پشت آن پلتفرم ها با پاسخ به سوالات، اطلاعات آب و هوا و کنترل لوازم خانگی خود اعتماد میکنیم. ما همچنین در تماسهای خدمات مشتری با هوش مصنوعی راحتتر صحبت میکنیم.
ما نمیتوانیم بدون گوشیهای هوشمندمان خیلی از کارهایمان را انجامدهیم. بیشتر تفکر روزانهی ما را اپلیکیشنها و الگوریتمها هدایت میکنند. آنها عادتهای ما را مدیریت میکنند، تصمیم میگیرند که پستهای چه کسی را ببینیم، سرگرمی پیشنهاد میکنند و با همهی ابزارهای هوشمند دیگر ما ارتباط برقرار میکنند.
ما از ردیابهای بلوتوث استفاده میکنیم تا هرگز وسایل با ارزش و ردیابهای تناسب اندام خود را گم نکنیم و برنامههای ورزشی خود را سر و شکل دهیم. به جای نقشههای کاغذی، مقصدها را به جیپیاس متصل میکنیم و به هوش مصنوعی اجازه میدهیم به ما بگوید کجا برویم. ما داریم به تعاملات بدون تماس مبتنی بر هوشمصنوعی، مانند سواریهای اوبر[۱۷] و سیستمهای تحویل غذای رستوران، عادت میکنیم.
هوشمصنوعی همچنین در حال تبدیلشدن به حضور گستردهتری در زمینههای دیگر زندگی، از جمله درخواستهای وام، تصمیمگیریهای منابع انسانی، پلتفرمهای دوستیابی، تصمیمهای پزشکی و حتی بازدارندگی از جرم و جنایت در ادارات و شهرها نیز میشود.
در چین، هوشمصنوعی برای حفظ سیستم اعتبارسنجی اجتماعی گسترده برای پاداش و تنبیه شهروندان در انتخابهای روزمرهشان استفاده میشود.
با این همه حضور گستردهی هوشمصنوعی ما به کدام سمت میرویم؟ آیا ما در حالی که اجازه میدهیم زندگی فیزیکی ما از بین برود تا ۲۰ یا ۵۰ سال آینده در متاورس یا فراجهانی خواهیم نشست و هوشمصنوعی و رباتها به تمام نیازهای ما توجه خواهد کرد؟ اگر خودمان نیاییم، این اتفاق امکان پذیر است.
گیلدر میگوید، رایانهها تا حدی کار میکنند که به ذهن انسان خدمت کنند. ما روابط آیندهی خود را به کمک هوش مصنوعی تعیین میکنیم؛ یا هنگام استفاده از هوشمصنوعی برای تقویت تواناییهای انسان به محافظت از تفکر انسان ادامه میدهیم، یا در صندلیهای راحتی با فناوری پیشرفتهمان میپریم و این خرافات مادیگرایانه را میپذیریم که هوشمصنوعی میتواند آزادی آرمانشهری[۱۸]را که شایستهی آن هستیم، به ما عطا کند.
منبع:
[۱]. Singularity
[۲]. machine intelligence
[۳]. AI. (Artificial intelligence: AI)
[۴]. Erik J. Larson
[۵]. The Myth of Artificial Intelligence
[۶]. Gaming AI: Why AI Can’t Think but Can Transform Jobs
[۷]. Go
[۸]. StarCraft II
[۹] . protein folding
[۱۰] . WALL-E
[۱۱] . Conditioned
[۱۲] . Dystopian
[۱۳] . Hostile
[۱۴] . Alexa
[۱۵]. Siri
[۱۶] . Google Home
[۱۷] . Uber rides
[۱۸] . utopian