اصل انسانیمارتی مدوکس/ ترجمه: ثنا ارشدی
مارتی میلر مدوکس[۱] دستیار تحقیق مرکز الهیات و علوم طبیعی ([۲]CTNS) رشتهی علم و دین دانشگاه برکلی آمریکا و پژوهشگر مقوله ی بحث برانگیز خلقت/ تکامل است. مدوکس علاوه بر مطالعهی موضوعات مربوط به ایمان و عقل، به جستارهای مربوط به انسانشناسی و رابطهی انسان با خدا علاقهمند است.
یک اصل جنجالی و بحث برانگیز کیهان شناسانهای مطرح است که جهانِ قابل رویت، همینگونه که هست، باید با قوای مشاهدهی ما سازگار باشد، در غیر این صورت ما نمیتوانستیم شاهد آن باشیم. مفسران این اصل غالبا یادآور میشوند که جهان دارای ظاهری «به دقت تنظیم شده» است و به شکلی عمدی با دقت بالایی در روندهای فیزیکی بنیادینش به گونهای متوازن شده تا امکان وجود زندگی کربن-محور را فراهم آورد. با وجود اینکه تفاسیر متعددی از این اصل وجود دارد، غالبا میتوان بین الف) اصل ضعیف انسانی و ب) اصل قوی انسانی، تمایز قایل شد. اصل ضعیف صرفا تصدیق کنندهی این امر است که وجود حیات انسانی به خودی خود حاکی از این است که گویا طبیعت با زندگیِ به تدریج شکل گرفته بر مبنای کربن سازگار است. اصل قوی که مرتبط با احتمال وجود جهانهای رقیب است، همچنان به این مسئله میپردازد که به صورت متافیزیکی شرح دهد جهان قابل رویت ما احتمالا تنها نوع جهانی است که مستعد شکلدادن تدریجی موجودات انسانگونهای است که مشاهده کننده باشند.
تنها دامنهی کوچکی از مقادیر ممکن برای ثابتهای کیهانی (مثل جرم الکترون) سازگار با وجود حیات –بدانگونه که ما آن را میشناسیم- وجود دارد. اهمیت چنین نظم و دقت واضحی از مقادیر ثابت کیهانی مورد بحث و اختلاف نظر دو طیف از افراد است؛ نخست کسانی که آن را بدیهی به شمار میآوردند و دوم کسانی که از آن دلالتهایی برای ضرورت وجود حیات در جهان را نتیجه میگیرند.
[۱] Marty Miller Maddox
منبع: http://www.counterbalance.org/physgloss/anprin-body.html