آیا حیات به شکل تصادفی روی زمین شکل گرفته است؟تام دیکسون
نکتهی شایان توجه این است که عالم «دقیقا طوری تنظیم شده» است که حیات در آن بر پایهی کربن قوام یابد. اگر ثابتهای فیزیکی عالم ذرهای متفاوت میبود، آنگاه چنین حیاتی (از جمله حیات آدمی) میسر نمیشد. مثلا اگر انفجار بزرگ اندکی شدیدتر رخ داده بود ماده چنان بهسرعت از هم میپاشید که ستارگان و سیارات پدید نمیآمدند. اگر نیروی جاذبه بهمقدار بینهایت ناچیزی بیشتر یا کمتر میبود، آنگاه ستارگانی مانند خورشید ما که ضامن حیاتاند بهوجود نمیآمدند. آیا این نشان میدهد که به قول فرد هویل، اخترشناس انگلیسی، «موجودی ابر هوشمند با فیزیک کمی ور رفته است» و «هیچ نیروی کور قابل اعتنایی در طبیعت وجود ندارد»؟ برخی گمان میکنند بهترین تبیین برای این تنظیم دقیق در حقیقت این است که فرض کنیم آفرینندهای علاقهمند به ایجاد حیات هوشمند این عالم را طراحی کرده است. عدهای دیگر بیشتر طرفدار این اندیشهاند که جهان ما یکی از عالمهای بیشمار، در دل «عالمی چندگانه» یا «یک اَبَر عالم» است. اگر چنین باشد دستکم بخش کوچکی از آن جهانهای چندگانه شرایط مناسب را برای ایجاد حیات دارند و ما ناگزیر خود را در یکی از این عالمها مییابیم.
آنچه هر دو سوی این دعوا بر سرش توافق دارند، که البته نباید آن را مسلم فرض کرد، این است که چیزی در این میان هست که باید تبیین شود؛ خواه از طریق توسل به خدا و خواه جهانهای چندگانه.
آیا اگر تریلیونها جهان دیگر، نه ممکن بلکه حقیقتا موجود باشند، از حیرت ما در قبال وجود و آرایش فیزیکی جهان خودمان بهراستی چیزی کم میشود؟
برگرفته از: تامس دیکسون، علم و دین، ترجمهی محمد دهقانی، نشر ماهی، تهران، ۱۳۹۴ ، ص ۷۸-۷۷